کلمه جو
صفحه اصلی

prescript


معنی : امریه، امر صادر شده، مقرر شده، تجویز شده
معانی دیگر : دستور، فرمان، حکم

انگلیسی به فارسی

مقرر شده، امر صادر شده، تجویز شده، امریه


پیش داوری، امر صادر شده، امریه، مقرر شده، تجویز شده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something that is prescribed, such as a rule of conduct.

• order, directive, precept, instruction; command, prescribed rule, law, regulation
preordained, fixed beforehand, set in advance, settled

مترادف و متضاد

امریه (اسم)
order, precept, prescription, letter missive, directive, prescript

امر صادر شده (اسم)
prescript

مقرر شده (صفت)
prescript

تجویز شده (صفت)
prescript

جملات نمونه

1. In order to make the prescript of this accusal more strict, we should make necessary modifications of it.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه prescript این accusal را سخت تر کنیم، باید اصلاحات لازم را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]برای ایجاد پیش شرط این متهم سخت تر، ما باید تغییرات لازم را انجام دهیم

2. Although the prescript of Intent crime doesn't have a large proportion in criminal laws of each country in the world, it still can be considered an important type of crime in Criminal Law.
[ترجمه ترگمان]هر چند که قتل عمد نسبت بزرگی در قوانین کیفری هر کشور در جهان ندارد، اما هنوز هم می تواند یک نوع مهم از جرم در قوانین جنایی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]اگر چه تجویز جرم قصد کند بخش بزرگی در قوانین کیفری هر کشوری در جهان نیست، آن را هنوز هم می تواند در نظر گرفته شود یک نوع مهم از جرم و جنایت در حقوق جزا

3. The prescript of company dissolution system in our Company Law is shallow, so that had many problems in practice, the research of theoretics had not further development.
[ترجمه ترگمان]انحلال سیستم انحلال شرکت در قانون شرکت ما سطحی است، بنابراین در عمل مشکلات بسیاری داشت، تحقیقات of توسعه بیشتری نداشت
[ترجمه گوگل]پیش فرض سیستم انحلال شرکت در قانون شرکت ما کم عمق است، به طوری که در بسیاری از مشکلات در عمل، تحقیق در مورد نظریه ها توسعه بیشتری نداشته است

4. Our criminal law prescript the subjective aspect of joint crime is joint criminal intention only, but research on this topic is superf.
[ترجمه ترگمان]قانون جزایی ما، جنبه نظری جرم مشترک تنها قصد جنایی مشترک است، اما تحقیقات در مورد این موضوع superf است
[ترجمه گوگل]قانون کیفری ما، جنبهی ذهنی جرم مشترک را تنها قصد جنایی مشترک دارد، اما تحقیق در مورد این موضوع فوق العاده است

5. Proceed from the prescript of practical reason, it demand that this reason should realize itself.
[ترجمه ترگمان]به دلیل عقل عملی به پیشروی ادامه دهید، به این دلیل است که این دلیل باید خود را تحقق بخشد
[ترجمه گوگل]از پیش قاعده عمل معقول پیروی کنید، آن را تقاضا کنید که این دلیل باید خود را درک کند

6. Finally, the best prescript of nano epoxy bond coating is recommended. The basic data are recommended for the aim of usage in bonding field.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، بهترین prescript پوشش اتصال نانو تیوب توصیه می شود داده های اصلی به منظور کاربرد در زمینه پیوند توصیه می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، بهترین پیشنویس پوشش پیوند نانو اپوکسی توصیه می شود داده های اولیه برای هدف استفاده در زمینه پیوند توصیه می شود

7. However, the legal prescript about the victim participating in the hearing does not be carried out in the judicial practice, for interrelated lawmaking is not perfect and all-around.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بررسی قانونی در مورد قربانی که در جلسه دادرسی شرکت می کند در عمل قضایی انجام نمی شود، چرا که قانونگذاری به هم مرتبط کامل نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، پیش نویس قانونی در مورد قربانی شرکت کننده در جلسه دادگاه در عمل قضایی انجام نمی شود، زیرا قانون گذاری متقابل کامل و همه جانبه نیست

8. The prescript of the affiliated obligation is simple, we should nail down the forms of it, improve the legal efficacy of it, and nail down the duty form and the principle of disobeying it.
[ترجمه ترگمان]استفاده از تعهد وابسته ساده است، ما باید اشکال آن را زیر و رو کنیم، اثربخشی قانونی آن را افزایش دهیم، و شکل وظیفه و اصول سرپیچی از آن را یادداشت کنیم
[ترجمه گوگل]پیش شرط تعهد وابسته ساده است، ما باید فرم های آن را نیش بزنیم، کارایی قانونی آن را بهبود ببخشیم، و فرم خدمت و اصل عدم رعایت آن را از بین ببریم

9. Practice has witnessed that the prescript on deductions from income from wages and salaries is not reasonable in that the scope of expense deductible is too narrow.
[ترجمه ترگمان]تجربه شاهد این است که the در مورد کسورات از درآمد حاصل از دستمزدها و دستمزدها، منطقی نیست در این که دامنه شمول مشمول کسر بودجه بسیار محدود است
[ترجمه گوگل]تمرین نشان داده است که پیش شرط کسر از درآمد حاصل از دستمزد و حقوق معقول نیست که محدوده کسر هزینه را بسیار محدود است

10. But presently we have no concrete prescript in the field. This thesis is trying to solve this problem.
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر هیچ prescript در این زمینه نداریم این پایان نامه می کوشد تا این مشکل را حل کند
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر ما هیچ پیش شرطی در این زمینه نداریم این پایان نامه تلاش دارد تا این مشکل را حل کند

11. Our criminal law prescript the subjective aspect of joint crime is joint criminal intention only, but research on this topic is superficial.
[ترجمه ترگمان]قانون جزایی ما، جنبه نظری جرم مشترک تنها قصد جنایی مشترک است، اما تحقیقات در مورد این موضوع سطحی است
[ترجمه گوگل]قانون جرم جنایی ما، جنبهی ذهنی جرم مشترک، تنها جنایتکارانه است اما تحقیقات در این زمینه سطحی است

12. It takes effect when man obeys the prescript without being disturbed by his perceptual knowledge.
[ترجمه ترگمان]وقتی انسان از the اطاعت می کند بدون اینکه از دانش ادراکی او پریشان شود، اثر می گذارد
[ترجمه گوگل]این امر زمانی اتفاق می افتد که انسان از پیش تعیین شده اطمینان می دهد بدون آنکه از دانش ادراکی او ناراحت شود

13. An arms ban is a prescript imposed by one or more States to forbid arms sales from its internal to other countries. It is an idiographic embodiment of arms embargo.
[ترجمه ترگمان]تحریم تسلیحاتی، prescript است که توسط یک یا چند ایالت تحمیل می شود تا فروش اسلحه را از داخلی به کشورهای دیگر منع کند این تجسم idiographic از تحریم تسلیحاتی است
[ترجمه گوگل]ممنوعیت اسلحه یک نسخه پیشنهادی است که توسط یک یا چند ایالت اعمال می شود تا فروش سلاح را از داخل آن به سایر کشورها ممنوع سازد این یک تجسم عامیانه از تحریم تسلیحات است

14. In the present criminal law, the prescript about the subject of functional occupation crime is not explicit enough to practice .
[ترجمه ترگمان]در قانون کیفری کنونی، prescript در مورد موضوع جنایت اشغال کارکردی به اندازه کافی صریح و صریح نیست
[ترجمه گوگل]در قانون کیفری کنونی، پیش نویس در مورد موضوع جرم شغلی کارآمد به اندازه کافی برای انجام تمرین نیست


کلمات دیگر: