وظیفه ی شهروندی
civic duty
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• civic responsibility, responsibilities and duties of a citizen
جملات نمونه
1. It is your civic duty to vote in the local elections.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه مدنی شماست که در انتخابات محلی رای دهید
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی شما است که در انتخابات محلی رای بدهید
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی شما است که در انتخابات محلی رای بدهید
2. I feel it is my civic duty to vote.
[ترجمه ترگمان] حس می کنم وظیفه شهروندی منه که رای بدم
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم که وظیفه مدنی من برای رای دادن است
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم که وظیفه مدنی من برای رای دادن است
3. Well, that's my civic duty done.
[ترجمه ترگمان] خب، وظیفه شهروندی منه
[ترجمه گوگل]خوب، این وظیفه مدنی من انجام شده است
[ترجمه گوگل]خوب، این وظیفه مدنی من انجام شده است
4. It is your civic duty to act as a juror.
[ترجمه ترگمان]وظیفه شهروندی تو این بود که به عنوان عضو هیات منصفه عمل کنی
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی شما است که به عنوان یک هیئت منصفه عمل کنید
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی شما است که به عنوان یک هیئت منصفه عمل کنید
5. You have to work, perform your civic duty.
[ترجمه ترگمان]، باید کار کنی وظیفه شهروندی - ت رو اجرا کنی
[ترجمه گوگل]شما باید کار کنید، وظیفه مدنی خود را انجام دهید
[ترجمه گوگل]شما باید کار کنید، وظیفه مدنی خود را انجام دهید
6. The researchers say these changes raise questions about civic duty and public education.
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران می گویند که این تغییرات سوالاتی را در مورد وظیفه مدنی و آموزش عمومی مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات مسائل مربوط به مدنی و آموزش عمومی را مطرح می کند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات مسائل مربوط به مدنی و آموزش عمومی را مطرح می کند
7. Although tree - planting is a civic duty, the new National Park will pay former loggers the job.
[ترجمه ترگمان]اگرچه کاشت درخت یک وظیفه مدنی است، پارک ملی جدید به loggers شغل سابق پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر چه کاشت درختی یک وظیفه مدنی است، پارک ملی جدید، کارگران سابق را پرداخت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر چه کاشت درختی یک وظیفه مدنی است، پارک ملی جدید، کارگران سابق را پرداخت خواهد کرد
8. It's our civic duty to plant trees.
[ترجمه ترگمان]وظیفه شهروندی ماست که درخت بکارم
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی ما است که درختان را بپوشاند
[ترجمه گوگل]این وظیفه مدنی ما است که درختان را بپوشاند
9. If banks choose not to be tempted in this way then an appeal to their civic duty is misplaced.
[ترجمه ترگمان]اگر بانک ها تمایل به وسوسه کردن به این روش را انتخاب نکنند، درخواست برای تکلیف مدنی آن ها نابجا است
[ترجمه گوگل]اگر بانک ها در این راه وسوسه را انتخاب نکنند پس درخواست تجدید نظر به وظیفه مدنی آنها نامناسب است
[ترجمه گوگل]اگر بانک ها در این راه وسوسه را انتخاب نکنند پس درخواست تجدید نظر به وظیفه مدنی آنها نامناسب است
10. A piece of impudence on my part, really, but I have a strong sense of civic duty.
[ترجمه ترگمان]در واقع، من واقعا احساس خوبی نسبت به وظیفه شهروندی دارم
[ترجمه گوگل]قطعه ای از ترس از من، واقعا، اما من احساس قوی از وظیفه مدنی است
[ترجمه گوگل]قطعه ای از ترس از من، واقعا، اما من احساس قوی از وظیفه مدنی است
11. The researchers say these changes raise questions about the sefic civic duty public education.
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران می گویند که این تغییرات سوالاتی را در مورد حقوق مدنی sefic در آموزش عمومی مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات سوالاتی را درباره آموزش و پرورش شهرداری های شهری به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات سوالاتی را درباره آموزش و پرورش شهرداری های شهری به وجود می آورد
12. The researchers say these changes raise questions about the civic duty of public education.
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران می گویند که این تغییرات سوالاتی را در مورد وظیفه مدنی آموزش عمومی مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات سوالاتی را درباره ی وظیفه مدنی آموزش عمومی مطرح می کند
[ترجمه گوگل]محققان می گویند این تغییرات سوالاتی را درباره ی وظیفه مدنی آموزش عمومی مطرح می کند
پیشنهاد کاربران
وظیفه اجتماعی
وظیفه شهروندی
Public duty
کارهایی مثل رای دادن
Public duty
کارهایی مثل رای دادن
کلمات دیگر: