کلمه جو
صفحه اصلی

auk


معنی : بطریق، نوعی پنگوئن
معانی دیگر : (جانورشناسی) آک (انواع پرندگان کرانه زی و شیرجه رو از نوع alcidine - بومی دریاهای شمالی)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) نوعی پنگوئن، بطریق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a group of web-footed, short-winged sea birds that live in colder parts of the Northern Hemisphere and are skilled at swimming and diving.

• black and white seabird
an auk is a bird with a heavy body and short tail that dives into the sea for its food.

مترادف و متضاد

بطریق (اسم)
arctic penguin, auk

نوعی پنگوئن (اسم)
auk

جملات نمونه

1. The least sociable auk, breeding in very loose colonies, in crevices of cliffs and rocks.
[ترجمه ترگمان]کم ترین auk اجتماعی، پرورش در colonies بسیار سست، در شکاف صخره ها و صخره ها
[ترجمه گوگل]کمترین جوجه تیغی، پرورش در مستعمرات بسیار شل، در شکاف صخره ها و سنگ ها

2. Much the smallest and shortest-billed auk, also the smallest diving seabird.
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین و کوتاه ترین auk با منقار کوتاه ترین و کوتاه ترین مسیر غواصی نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]خیلی کوچکترین و کوتاهترین آکواریوم، همچنین کوچکترین دریای نهنگ است

3. The great auk is one of the few creatures whose final hours can be documented with such certainty.
[ترجمه ترگمان]auk بزرگ یکی از معدود موجوداتی است که آخرین ساعات عمرشان با چنین اطمینانی مستند می شود
[ترجمه گوگل]Auk بزرگ یکی از موجودات کمی است که ساعات نهایی آن با چنین اطمینانی مستند می شود

4. Where had our gull and our auk spent the summer?
[ترجمه ترگمان]مرغ دریایی ما کجا بود و auk ما تمام تابستان را در آن به سر می برد؟
[ترجمه گوگل]جایی که جادوگر ما بود و ما تابستان را گذراندیم

5. The Great Auk is an extinct bird.
[ترجمه ترگمان]The بزرگ یک پرنده منقرض شده است
[ترجمه گوگل]Auk بزرگ پرنده منقرض شده است

6. Victims have ranged from the great auk and the lynx to the humble blue stag beetle and Davall's sedge.
[ترجمه ترگمان]قربانی ها از auk بزرگ و یوز به شکل یک سوسک آبی و گوزن شمالی تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]قربانیان از آکوئین بزرگ و سیاهگوش به سوسک پرتقال آبی و ساج داول فاصله گرفته اند

7. He was editor of The Auk.
[ترجمه ترگمان]او سردبیر روزنامه Auk بود
[ترجمه گوگل]او سردبیر The Auk بود

8. At about 75 centimetres or 30-34 inches, the flightless Great Auk (Pinguinus impennis) was the largest of the auks .
[ترجمه ترگمان]در حدود ۷۵ سانتی متر یا سی و ۳۴ اینچ، Auk بزرگ flightless (Pinguinus impennis)بزرگ ترین of بود
[ترجمه گوگل]در حدود 75 سانتیمتر یا 30-34 اینچ، هواپیما بزرگ پرواز (Pinguinus impennis) بزرگترین هواپیمای مسافربری بود

9. Henry stands attentively, waits each time for the new wonder, emits small noises of pleasure for each Sandhill Crane, American Coot, Great Auk, Pileated Woodpecker.
[ترجمه ترگمان]هنری با دقت می ایستد، هر بار منتظر شگفتی جدید می ماند، صداهای کوچک شادی را برای هر یک از Sandhill، coot آمریکایی، Auk بزرگ و دارکوب Pileated منتشر می کند
[ترجمه گوگل]هنری دائما مراقب است، هر زمان برای تعجب جدید منتظر است، صداهای کمی از لذت را برای هر Sandhill Crane، American Coot، Great Auk، Pygped Woodpecker منتشر می کند


کلمات دیگر: