کلمه جو
صفحه اصلی

floor space


وسعت کف اطاق یا فروشگاه و غیره، فضای اشکوب

انگلیسی به فارسی

فضای اشکوب


جملات نمونه

1. There's barely enough floor space to fit a bed in this room.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی جا برای جا دادن یک تخت در این اتاق وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این اتاق به اندازه کافی کف اتاق وجود دارد که بتواند در اتاق قرار بگیرد

2. Floor space is always a problem and the gallery has spawned another showroom in Issaquah, 10 miles east of Seattle.
[ترجمه ترگمان]فضای کف همیشه یک مشکل است و گالری نمایشگاه دیگری را در Issaquah، ۱۰ مایلی شرق سیاتل، ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]فضای طبقه همیشه یک مشکل است و گالری نمایشگاه دیگری را در Isaquah در 10 مایلی شرق سیاتل ایجاد کرده است

3. Newsagents across the country had cleared extra floor space for the 60,000 additional copies of the paper.
[ترجمه ترگمان]Newsagents در سراسر کشور فضای اضافی برای ۶۰،۰۰۰ نسخه دیگر از این روزنامه را پاک سازی کرده بود
[ترجمه گوگل]خبرنگاران سراسر کشور فضای اضافی را برای 60000 نسخه اضافی این مقاله پاک کرده اند

4. Screen: Arranging furniture inside, altering shape of usable floor space.
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش: مبلمان Arranging در داخل، تغییر شکل فضای کف قابل استفاده
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش: ترتیب مبلمان در داخل، تغییر شکل فضای مورد استفاده

5. Overheads were an estimate based on floor space and include heating, lighting, and porterage.
[ترجمه ترگمان]overheads یک تخمین براساس فضای کف و شامل گرمایش، روشنایی و porterage بودند
[ترجمه گوگل]سربارها برآورد شده بر اساس فضای طبقه بوده و شامل گرمایش، نورپردازی و حمل و نقل می شوند

6. The firm is also doubling its floor space as of June 15 when it adds adjacent offices in Marlborough to its plot.
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین در ۱۵ ژوئن هنگامی که دفاتر مجاور در مارلبره را به نقشه خود اضافه می کند، فضا را دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین تا روز 15 ژوئن دوبرابر فضای اتاق خود را افزایش می دهد، در صورتی که دفاتر مجاور در ملبورو را به طرح خود اضافه می کند

7. There was only I m of floor space in front of the ascent engine cover.
[ترجمه ترگمان]فقط یک متر زمین در مقابل پوشش موتور صعود وجود داشت
[ترجمه گوگل]من فقط یک متر از فضای کف در مقابل پوشش موتور صعود بود

8. Such a radial engine occupies little floor space.
[ترجمه ترگمان]چنین موتوری شعاعی فضای کمی را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]چنین موتور شعاعی فضای کوچکی را اشغال می کند

9. The Living Floor Space refers to the usable floor area after 200
[ترجمه ترگمان]فضای کف متحرک به مساحت قابل استفاده بعد از ۲۰۰ اشاره دارد
[ترجمه گوگل]فضای زندگی طبقه بعد از 200 سال به محل استفاده قابل استفاده است

10. Note Floor space under construction and completed floor space by sectors exclude those in rural areas.
[ترجمه ترگمان]توجه به فضای کف ساختمان و فضای کف کامل شده توسط بخش هایی که در مناطق روستایی ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید فضای طبقه در حال ساخت و ساز و فضای کامل تکمیل شده توسط بخش ها، کسانی را که در مناطق روستایی قرار دارند حذف می کنند

11. Avoid monstrous gowns that take up more than your share of floor space.
[ترجمه ترگمان]از لباس های monstrous که بیش از سهم شما در فضا را اشغال می کنند خودداری کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از لباس های هیجان انگیز است که بیش از سهم خود را از فضای کف

12. By joining with Strawberries, Bloomberg said he gets four times the floor space for roughly the same occupancy costs.
[ترجمه ترگمان]بلومبرگ با پیوستن به توت فرنگی گفت که او چهار بار فضای کف را تقریبا برای هزینه های مربوط به سکونت اشغال می کند
[ترجمه گوگل]با پیوستن به توت فرنگی، بلومبرگ گفت که تقریبا همان هزینه های اشغال را چهار برابر فضای کف می کند

13. There was a fourposter bed with tattered red hangings taking up nearly all of the floor space.
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب سفری بود با پرده های پاره و پاره که تقریبا تمام فضای اتاق را اشغال کرده بود
[ترجمه گوگل]یک تخت چهار نفره با تختهای قرمز رنگی وجود داشت که تقریبا تمام فضای کف اتاق را می گرفت

14. Two lawyers were facing the magistrate across a desk that occupied most of the floor space.
[ترجمه ترگمان]دو وکیل مدافع روی می زی که بیشتر فضای اتاق را اشغال کرده بودند روبرو بودند
[ترجمه گوگل]دو وکیل در سراسر یک میز مشغول به کار بودند که اکثر فضای اتاق را اشغال کردند

پیشنهاد کاربران

سطح اشغال

فضای اشکوب
فضای اشغال


کلمات دیگر: