کلمه جو
صفحه اصلی

conjuror


معنی : چشم بند، ساحر، جادو گر، ادم تردست
معانی دیگر : conjurer : جادوگر

انگلیسی به فارسی

( conjurer =) جادوگر، ساحر، آدم تردست


انگلیسی به انگلیسی

• illusionist, magician; sorcerer, wizard

مترادف و متضاد

چشم بند (اسم)
blind, cole, juggler, conjuror

ساحر (اسم)
necromancer, conjuror, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, witchdoctor

جادو گر (اسم)
spellbinder, hex, conjuror, voodooist, conjurer, sorcerer, magician, theurgist, magus, powwow, wizard, medicine man

ادم تردست (اسم)
conjuror, conjurer, prestidigitator

جملات نمونه

1. The boys looked at the conjuror in silent wonder.
[ترجمه ترگمان]بچه ها با شگفتی به شعبده باز نگاه کردند
[ترجمه گوگل]پسران به تعجب سکوت تعجب کردند

2. The children watched the conjuror in silent wonder.
[ترجمه ترگمان]بچه ها کسی را که ساکت و ساکت بود تماشا می کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها با تعجب سکوت تماشا کردند

3. The audience craned forward as their conjuror came to the crucial part of his trick.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که conjuror به بخش حیاتی حقه خود رسیدند، جمعیت به جلو خم شدند
[ترجمه گوگل]تماشاچیان به سمت جلو حرکت کردند و پیروانشان به بخش مهمی از فریب او آمدند

4. 'Abracadabra,'said the conjuror as he pulled the rabbit from the hat.
[ترجمه ترگمان]شعبده باز که خرگوش را از کلاه بیرون می کشید، گفت: Abracadabra!
[ترجمه گوگل]'Abracadabra،' گفت: conjuror به عنوان او کشیده خرگوش از کلاه

5. The conjuror made a few passes with his hand over the hat.
[ترجمه ترگمان]شعبده باز دست بر کلاه نهاد
[ترجمه گوگل]جادوگر چند بار دست خود را روی کلاه گذاشت

6. We've booked a conjuror for our Christmas party.
[ترجمه ترگمان]ما یه شعبده باز رو برای مهمونی کریسمس رزرو کردیم
[ترجمه گوگل]ما هیولا برای حزب کریسمس خود را رزرو کرده ایم

7. The conjuror whipped away the cover to reveal two live pigeons.
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی پرده را کنار زد تا دو کبوتر زنده را آشکار کند
[ترجمه گوگل]جادوگر این پوشش را به نمایش گذاشت که دو کبوتر زنده را آشکار می کند

8. The conjuror used magic to produce five rabbits from his hat.
[ترجمه ترگمان]شعبده بازی از جادو استفاده می کند تا پنج خرگوش از کلاهش تولید کند
[ترجمه گوگل]پیشتاز از جادو برای تولید پنج خرگوش از کلاه خود استفاده کرد

9. Master Conjuror - Talent replaced with a new talent called Master Demonlogist.
[ترجمه ترگمان]استاد Conjuror استعداد خود را با یک استعداد جدید به نام استاد Demonlogist جایگزین کرد
[ترجمه گوگل]Master Conjuror - استعداد جایگزین با یک استعداد جدید به نام Master Demonlogist می شود

10. Her hand now cradled a tiny canister; what a conjuror she could be.
[ترجمه ترگمان]اکنون دستش محفظه کوچکی را در دست گرفته بود؛ چه شعبده بازی می کرد
[ترجمه گوگل]دستش هم اکنون یک ظرف کوچک بود چه جالب است که او می تواند باشد


کلمات دیگر: