کلمه جو
صفحه اصلی

preventative


معنی : جلوگیری کننده، پیش گیر
معانی دیگر : preventive : پیشگیر

انگلیسی به فارسی

( preventive =) پیشگیر، جلوگیری کننده


پیشگیرانه، جلوگیری کننده، پیش گیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: designed to serve as a hindrance or method of prevention.

- Repairing leaks is a preventative measure you can take against the growth of mold in your home.
[ترجمه ترگمان] تعمیر نشت یک اقدام پیشگیرانه است که شما می توانید در مقابل رشد کپک در منزل خود انجام دهید
[ترجمه گوگل] نشت تعمیرات یک اقدام پیشگیرانه است که می توانید در برابر رشد قالب در خانه خود مقاومت کنید

(2) تعریف: protecting against disease or illness.

- Doctors who practice preventative medicine urge young people to exercise and eat well.
[ترجمه ترگمان] پزشکانی که داروهای پیشگیرانه را تمرین می کنند، جوانان را ترغیب می کنند ورزش کنند و خوب غذا بخورند
[ترجمه گوگل] پزشکانی که از داروهای پیشگیرانه استفاده می کنند، جوانان را ترغیب می کنند تا ورزش کنند و بخورند

• medication that prevents disease, prophylactic
preventative means the same as preventive.

مترادف و متضاد

جلوگیری کننده (صفت)
prohibitive, preventative, preventive, suppressive, prohibitory

پیش گیر (صفت)
preventative, preventive, prophylactic

جملات نمونه

1. This strategy would facilitate crucial improvements to preventative services such as family care centres and counselling facilities.
[ترجمه ترگمان]این استراتژی پیشرفت اساسی در خدمات پیشگیرانه مانند مراکز مراقبت از خانواده و امکانات مشاوره را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]این استراتژی بهبود قابل توجهی را برای خدمات پیشگیرانه مانند مراکز مراقبت از خانواده و مراکز مشاوره تسهیل می کند

2. You could discuss these preventative measures with your pharmacist.
[ترجمه ترگمان]می توانید در مورد این اقدامات پیشگیرانه با داروساز بحث کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در مورد این اقدامات پیشگیرانه با داروساز خود صحبت کنید

3. She wrote a one-page paper on preventative medicine, another on how stuffed animals were made.
[ترجمه ترگمان]او یک مقاله یک صفحه ای در زمینه داروهای پیش گیری کننده نوشت، و دیگری در مورد این که چگونه حیوانات خشک شده ساخته شدند
[ترجمه گوگل]او یک مقاله یک مقاله در مورد پزشکی پیشگیرانه نوشت و دیگری درباره نحوه ساخت حیوانات پر شده بود

4. These include quality small batch production, set-up reductions, preventative maintenance, production control, supplier partnerships and employee development.
[ترجمه ترگمان]این موارد عبارتند از: تولید دسته ای کوچک، کاهش سطح بالا، نگهداری پیشگیرانه، کنترل تولید، مشارکت عرضه کننده و توسعه کارمندان
[ترجمه گوگل]اینها شامل تولید دسته ای کم کیفیت، کاهش هزینه ها، نگهداری پیشگیرانه، کنترل تولید، مشارکت تامین کنندگان و توسعه کارکنان است

5. In future you take preventative measures.
[ترجمه ترگمان]در آینده اقدامات پیشگیرانه انجام خواهید داد
[ترجمه گوگل]در آینده شما اقدامات پیشگیرانه را انجام می دهید

6. Setting up and running preventative maintenance programmes and anti-virus software updates.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی و اجرای برنامه های نگهداری پیشگیرانه و به روز رسانی نرم افزار آنتی ویروس
[ترجمه گوگل]راه اندازی و اجرای برنامه های نگهداری پیشگیرانه و به روز رسانی نرم افزارهای ضد ویروس

7. Preventative medicine should be practised in every general practice surgery in the country.
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد عفونی باید در هر جراحی عمومی کشور تمرین کنند
[ترجمه گوگل]داروهای پیشگیرانه باید در هر عمل جراحی عمومی در کشور انجام شود

8. You can use the Alexander Technique as a preventative measure: after all, prevention is better than cure.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از تکنیک الکساندر به عنوان یک معیار پیشگیرانه استفاده کنید: به هر حال، پیش گیری بهتر از درمان است
[ترجمه گوگل]بعد از همه شما می توانید از تکنیک الکساندر به عنوان یک اقدام پیشگیرانه استفاده کنید، پیشگیری بهتر از درمان است

9. It is primarily preventative and treats the whole person rather than just the ailment.
[ترجمه ترگمان]این امر در درجه اول پیشگیرانه است و به جای تنها بیماری، کل فرد را درمان می کند
[ترجمه گوگل]این در درجه اول مانع از پیشگیری و درمان کامل فرد و نه فقط بیماری است

10. Preventative medicine and good health rather than repairs were his philosophy.
[ترجمه ترگمان]طب پیشگیرانه و سلامت خوب به جای تعمیر آن، فلسفه او بودند
[ترجمه گوگل]داروهای پیشگیرانه و سلامتی به جای تعمیرات، فلسفه او بود

11. Training in interview skills takes a preventative approach to poor standards of interviewing.
[ترجمه ترگمان]آموزش مهارت های مصاحبه، رویکردی پیشگیرانه به استانداردهای ضعیف مصاحبه دارد
[ترجمه گوگل]آموزش مهارت های مصاحبه، رویکرد پیشگیرانه ای را به استانداردهای ضعیف مصاحبه می دهد

12. Iridology, however, stresses preventative medicine, catching illness in the early stages.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Iridology بر درمان پیشگیرانه، گرفتن بیماری در مراحل اولیه تاکید می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، ایدیدولوژی، داروهای پیشگیرانه را تحت تأثیر قرار می دهد و بیماری را در مراحل اولیه درگیر می کند

13. The only preventative measure one can take is to live irregularly. Adolf Hitler
[ترجمه ترگمان]تنها اقدامی که می تواند انجام دهد این است که به طور نامنظم زندگی کند آدولف هیتلر
[ترجمه گوگل]تنها اقدام پیشگیرانه می تواند بی عدالتی باشد آدولف هیتلر

14. As with Denplan, you get preventative and private treatment but have to pay for orthodontic and laboratory work.
[ترجمه ترگمان]همانند Denplan، شما درمان پیشگیرانه و خصوصی را به دست می آورید اما باید برای کاره ای آزمایشگاهی و آزمایشگاهی هزینه کنید
[ترجمه گوگل]همانند Denplan، شما درمان های پیشگیرانه و خصوصی را دریافت می کنید، اما باید برای کارهای ارتودنسی و آزمایشگاهی پرداخت کنید

15. Be responsible for facility and utility routine maintenance, preventative maintenance, trouble shooting.
[ترجمه ترگمان]مسئول نگهداری و نگهداری و تعمیر و نگهداری، نگهداری پیشگیرانه، تیراندازی با مشکل باشید
[ترجمه گوگل]مسئولیت تعمیر و نگهداری روزانه تسهیلات و امکانات، نگهداری پیشگیرانه، تیراندازی مشکل

پیشنهاد کاربران

پیشگیرانه ـ بازدارنده


کلمات دیگر: