کلمه جو
صفحه اصلی

consistory


معنی : انجمن کاتوزیان، مجلس سنای پاپ ومطران ها
معانی دیگر : (در اصل) محل ملاقات (برای رایزنی یا دادرسی)، جلسه، جلسه ی شور و بررسی

انگلیسی به فارسی

(مذهب) شورای کاردینال‌ها


انجمن روحانیان/ کاتوزیان، دادگاه روحانیان


کنسرسیوم، انجمن کاتوزیان، مجلس سنای پاپ ومطران ها


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: consistories
مشتقات: consistorial (adj.), consistorian (adj.)
(1) تعریف: an assembly of a governing council, esp. of a church or religious sect.
مشابه: chapter

(2) تعریف: the place or meeting of such an assembly.

• council of clergymen

مترادف و متضاد

انجمن کاتوزیان (اسم)
consistory

مجلس سنای پاپ و مطران ها (اسم)
consistory


کلمات دیگر: