معنی : پیش سازی، تشکیل قبلی
معانی دیگر : (زیست شناسی - سابقا - این باور: هر یاخته ی زایشی حاوی کلیه ی اجزای آینده ی سازواره است و هیچ جزئی بعدا در اثر رشد به وجود نمی آید) پیش ریختاری، پیش دیسی، شکل گیری از قبل
preformation
معنی : پیش سازی، تشکیل قبلی
معانی دیگر : (زیست شناسی - سابقا - این باور: هر یاخته ی زایشی حاوی کلیه ی اجزای آینده ی سازواره است و هیچ جزئی بعدا در اثر رشد به وجود نمی آید) پیش ریختاری، پیش دیسی، شکل گیری از قبل
انگلیسی به فارسی
تشکیل قبلی، پیش سازی
preformation، تشکیل قبلی، پیش سازی
انگلیسی به انگلیسی
• act of shaping in advance; prior creation, previous production; act of previously taking shape, act of being formed beforehand
مترادف و متضاد
پیش سازی (اسم)
prefabrication, preformation
تشکیل قبلی (اسم)
preformation
جملات نمونه
1. preformation theory
نظریه پیش ریختاری
preformation theory
نظریه پیش‌ریختاری
پیشنهاد کاربران
پیش تشکیلی
( زیست شناسی و ژنتیک )
یک نظریه در قرن هفدهم ابراز شده به نام نظریه پیش تشکیلی، که در این نظریه اعتقاد بر این بود که در سلول های جنسی فرد نر موجود کوچکی همانند خود او وجود دارد که از طریق جفت گیری وارد رحم فرد ماده می شود و در آن جا رشد و نمو می کند. یعنی هر فرد در نتیجه ی رشد و افزایش اندازه ی ساختارهایی به وجود می آید که از قبل موجود بود.
( زیست شناسی و ژنتیک )
یک نظریه در قرن هفدهم ابراز شده به نام نظریه پیش تشکیلی، که در این نظریه اعتقاد بر این بود که در سلول های جنسی فرد نر موجود کوچکی همانند خود او وجود دارد که از طریق جفت گیری وارد رحم فرد ماده می شود و در آن جا رشد و نمو می کند. یعنی هر فرد در نتیجه ی رشد و افزایش اندازه ی ساختارهایی به وجود می آید که از قبل موجود بود.
preformation ( زیستشناسی )
واژه مصوب: پیشزایش
تعریف: نظریهای که بر مبنای آن هر یاختۀ تخم محتوی یک موجود بالغ کوچک است
واژه مصوب: پیشزایش
تعریف: نظریهای که بر مبنای آن هر یاختۀ تخم محتوی یک موجود بالغ کوچک است
کلمات دیگر: