1. He has a tendency towards pretentiousness.
[ترجمه ترگمان]گرایشی به سوی pretentiousness دارد
[ترجمه گوگل]او تمایل به تردید دارد
2. I couldn't believe the pretentiousness of the book.
[ترجمه ترگمان]من نتوانستم خودنمایی کتاب را باور کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم این تظاهر کتاب را باور کنم
3. There was no hint of pretentiousness in her manner.
[ترجمه ترگمان]هیچ نشانی از خودنمایی در رفتارش دیده نمی شد
[ترجمه گوگل]در شیوه ی او هیچ تردیدی وجود نداشت
4. An intellectual ripper, which veers between poetry and pretentiousness.
[ترجمه ترگمان]یک ریپر فکری که بین شعر و شعر وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک فریبنده فکری که بین شعر و ظرافت در می آید
5. Basil was intolerant of pretentiousness of any kind, whether intellectual, creative or personal.
[ترجمه ترگمان]Basil نسبت به هیچ نوع، چه معنوی، خلاق و چه شخصی، تعصب نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]ریحان هیچ گونه تردیدی در قبال هر گونه تحقیر آمیزی ندارد، چه عقلانی، خلاق و چه شخصی
6. How to move between pretentiousness and cynicism?
[ترجمه ترگمان]چطور بین من و cynicism حرکت کنید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان بین پرهیزکاری و بدبینی حرکت کرد؟
7. Such pretentiousness cannot reflect truth but is an obstacle to truth.
[ترجمه ترگمان]این pretentiousness نمی توانند حقیقتی را منعکس کنند، بلکه مانعی بر سر راه حقیقت است
[ترجمه گوگل]چنین ظلماتی نمیتواند حقیقت را منعکس کند، بلکه مانع حقیقت است
8. She railed against hypocrisy, pretentiousness and self - regard, while lauding modesty, fidelity, decency, and achievement.
[ترجمه ترگمان]او به ریاکاری، pretentiousness و self اعتراض می کرد، در حالی که از تواضع، وفاداری، شایستگی، و موفقیت ستایش می کرد
[ترجمه گوگل]او در برابر ریاکاری، تردید و خودخواهی مقاومت کرد، در حالی که عفت و طرز وفاداری، وفاداری، شایستگی و موفقیت داشت
9. His moral confusion and pretentiousness are reflected in his over-elaborate speech and style of writing.
[ترجمه ترگمان]پریشانی و pretentiousness اخلاقی او در گفتار و سبک نویسندگی استادانه اش منعکس شده است
[ترجمه گوگل]سردرگمی و تندرستی اخلاقی او در سخنرانی فوق العاده و سبک نوشتن منعکس شده است
10. Pretentiousness is hereditary. Just because they haven't found the gene yet. . .
[ترجمه ترگمان]pretentiousness ارثی است فقط به خاطر اینکه هنوز ژن رو پیدا نکردن
[ترجمه گوگل]زرنگی ارثی است فقط به این دلیل که هنوز ژن را پیدا نکرده اند
11. She is very critical of Fleur's pretentiousness, calls her Phlegm, and does a humorous imitation of her mannerisms (HBP.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به فلور (Fleur)بسیار حساس است، او را \"Phlegm\" صدا می زند، و تقلیدی مضحک از رفتار او (HBP)را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او بسیار متقاعد کننده به تظاهر فلوئر است، او را مورد انتقاد قرار می دهد، و تقلید طنز آمیز از شیوه های او (HBP
12. His personality determines" pretentiousness " in his humor which is a projection or reflection of his subtle relationship with modern Chinese revolution.
[ترجمه ترگمان]شخصیت او \"pretentiousness\" را در طنز خود تعیین می کند که تصویر یا بازتابی از رابطه ظریف او با انقلاب مدرن چین است
[ترجمه گوگل]شخصیت او 'طعم و مزه' را در طنز او تعیین می کند که یک طرح یا انعکاس رابطه ی ظریف با انقلاب مدرن چینی است
13. But there's another pretentiousness.
[ترجمه ترگمان]اما تظاهر دیگری هم هست
[ترجمه گوگل]اما تردید دیگری وجود دارد
14. Letterman resists the temptation to sneer at what some might consider pretentiousness.
[ترجمه ترگمان]Letterman با وسوسه مقاومت در برابر چیزی که ممکن است تظاهر به خودنمایی کند مقاومت می کند
[ترجمه گوگل]Letterman در مقابل وسوسه مقاومت می کند که برخی از آن ها ممکن است به تظاهر بپردازند