پرده ها، پرده، چشم بند، پناه، در پوش، کور کردن، خیره کردن، درز یا راه گرفتن، اغفال کردن
blinds
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. venetian blinds
پرده ی کرکره
2. the windows were covered with green blinds
پنجره ها را با پرده ی سبز پوشانده بودند.
پیشنهاد کاربران
پرده کرکره
منم میگم پرده کرکره
پرده کرکره ای
e. g. The blinds were drawn
پرده کرکره کشیده شد ( بسته شد )
پرده کرکره کشیده شد ( بسته شد )
کلمات دیگر: