کلمه جو
صفحه اصلی

consanguine


معنی : هم خون، از یک صلب، صلبی
معانی دیگر : consanguinous : هم خون

انگلیسی به فارسی

( consanguinous =) هم‌خون، از یک صلب، صلبی


همجنس گرایی، هم خون، از یک صلب، صلبی


انگلیسی به انگلیسی

• related by blood, descended from the same ancestor

مترادف و متضاد

هم خون (صفت)
consanguine, full-blood

از یک صلب (صفت)
consanguine

صلبی (صفت)
consanguine, spinal

جملات نمونه

1. Its core is to put patrilineal consanguine group benefit first.
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی آن قرار دادن گروه consanguine consanguine است
[ترجمه گوگل]هسته اصلی این است که برای اولین بار از مزایای گروه کبد استفاده شود

2. The consanguine family is extinct.
[ترجمه ترگمان]خانواده consanguine منقرض شده است
[ترجمه گوگل]خانواده کوهنوردی منقرض شده اند

3. It transformed the rural traditional natural villages linked by consanguine and patriarchal relationships into the grassroots organizations of production brigades and teams under the people's commune.
[ترجمه ترگمان]این امر، روستاهای طبیعی روستایی را به ارتباط با روابط پدرسالارانه و سالار در سازمان های مردمی تشکیلات تولید و تیم های تحت کنترل مردم تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]این روستاهای طبیعی سنتی روابطی را با روابط انسانی و پدرسالارانه به سازمان های مردمی تیم های تولیدی و تیم های تحت کمون مردم تبدیل می کند

4. Genealogy, as an important reference of clan, establishes and strengthens lineage boundaries, consanguine boundaries, geographical border and ethical boundaries.
[ترجمه ترگمان]Genealogy، به عنوان یک مرجع مهم از طایفه، مرزه ای سلسله مراتبی، مرزه ای جغرافیایی، مرزه ای جغرافیایی و مرزه ای اخلاقی را ایجاد و تقویت می کند
[ترجمه گوگل]Genealogy، به عنوان یک مرجع مهم از قبیله، مرزهای خط مرزی، مرزهای مادی، مرز جغرافیایی و مرزهای اخلاقی را ایجاد و تقویت می کند

5. Unprecedented extremism and outrageous terrorist activities in the contemporary world are direct or indirect repercussions of degradation of consanguine families to nuclear families.
[ترجمه ترگمان]افراط گرایی بی سابقه و فعالیت های ظالمانه تروریستی در دنیای معاصر، عواقب مستقیم یا غیر مستقیم نزول خانواده های consanguine به خانواده های هسته ای است
[ترجمه گوگل]افراط گرایی غیرمنتظره و فعالیت های تروریستی خشمگین در جهان معاصر، پیامدهای مستقیم یا غیرمستقیم تخریب خانواده های متخاصم به خانواده های هسته ای است


کلمات دیگر: