معامله کردن، انتخاب کردن، شکاف دادن، ترکاندن، خشکی زدن پوست، زدن، مشتری، مرد، جوانک، فک
chapped
معامله کردن، انتخاب کردن، شکاف دادن، ترکاندن، خشکی زدن پوست، زدن، مشتری، مرد، جوانک، فک
انگلیسی به فارسی
چت کرد، انتخاب کردن، شکاف دادن، ترکاندن، زدن، خشکی زدن
انگلیسی به انگلیسی
• dried out and cracking
if your skin is chapped, it is dry, cracked, and sore.
if your skin is chapped, it is dry, cracked, and sore.
جملات نمونه
1. chapped lips
لب های ترکیده (ترک خورده)
2. The girl's hands were chapped by the cold.
[ترجمه ترگمان]دست دخترک از سرما خشک شده بود
[ترجمه گوگل]دست های دختر سرخ شده بود
[ترجمه گوگل]دست های دختر سرخ شده بود
3. The headwind chapped the cyclist's lips.
[ترجمه ترگمان]The لبه ای دوچرخه سوار را ترک کرد
[ترجمه گوگل]سر جلوی چشم دوچرخه سوار شد
[ترجمه گوگل]سر جلوی چشم دوچرخه سوار شد
4. The cold wind had chapped her lips.
[ترجمه ترگمان]باد سردی لبش را نخورده بود
[ترجمه گوگل]باد سرد لب هایش را تکان داد
[ترجمه گوگل]باد سرد لب هایش را تکان داد
5. My skin soon chapped in cold weather.
[ترجمه ترگمان]پوست من به زودی در هوای سرد ترک خورد
[ترجمه گوگل]پوست من به زودی در آب و هوای سرد chapped
[ترجمه گوگل]پوست من به زودی در آب و هوای سرد chapped
6. Skin is easily irritated, chapped, chafed, and sensitized.
[ترجمه ترگمان]پوست به راحتی از ترک خوردن، ترک خوردن، خارش، و حساسیت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پوست به راحتی تحریک می شود، تراشیده، خراشیده، و حساسیت
[ترجمه گوگل]پوست به راحتی تحریک می شود، تراشیده، خراشیده، و حساسیت
7. Ritchie squatted down by the door, chapped lips grim.
[ترجمه ترگمان]Ritchie در کنار در چمباتمه می زد و لبانش خشک شده بود
[ترجمه گوگل]ریچی با درب بریده شد، لب های تلخی را ناراحت کرد
[ترجمه گوگل]ریچی با درب بریده شد، لب های تلخی را ناراحت کرد
8. Sister Joan, she's got chapped hands and a streaming cold, but she's very kind.
[ترجمه ترگمان]خواهر جون، دست از ترک برداشته و آب سرد داره، اما اون خیلی مهربونه
[ترجمه گوگل]خواهر جوآن، او دست ها را خفه کرده و سردی جریان دارد، اما او بسیار مهربان است
[ترجمه گوگل]خواهر جوآن، او دست ها را خفه کرده و سردی جریان دارد، اما او بسیار مهربان است
9. The chapped skin began to burn.
[ترجمه ترگمان]پوست خشک chapped شروع به سوختن کرد
[ترجمه گوگل]پوست چرت زده شروع به سوختگی کرد
[ترجمه گوگل]پوست چرت زده شروع به سوختگی کرد
10. Her chapped lips maintained a shrieking silence.
[ترجمه ترگمان]لب های بی رنگ ش یک لحظه سکوت را نگه داشتند
[ترجمه گوگل]لب های تکان دهنده او سکوت تکان دهنده ای را پشت سر گذاشت
[ترجمه گوگل]لب های تکان دهنده او سکوت تکان دهنده ای را پشت سر گذاشت
11. He was breathing rapidly, and his pinched, chapped little face was urgent with venom.
[ترجمه ترگمان]به سرعت نفس می کشید، و صورت کوچک و خشک و خشک او با زهر ضروری بود
[ترجمه گوگل]او به سرعت در حال نفس کشیدن بود، و چهره اش چاق و چاق و چسبیده بود با زهر ضروری بود
[ترجمه گوگل]او به سرعت در حال نفس کشیدن بود، و چهره اش چاق و چاق و چسبیده بود با زهر ضروری بود
12. Her skin felt chapped.
[ترجمه ترگمان]پوستش خشک شده بود
[ترجمه گوگل]پوست او فاسد شده است
[ترجمه گوگل]پوست او فاسد شده است
13. She noticed Sarah's chapped lips.
[ترجمه ترگمان]متوجه لب های چاک chapped شده سارا شد
[ترجمه گوگل]او متوجه شد لب های چاکرا سارا
[ترجمه گوگل]او متوجه شد لب های چاکرا سارا
14. For chapped winter hands: Grind 1 cup of uncooked rolled oats in a mixer until you have very fine powder.
[ترجمه ترگمان]برای hands های زمستانی: ۱ فنجان جو پخته نشده در یک میکسر تا زمانی که پودر بسیار خوبی داشته باشید
[ترجمه گوگل]برای چرت زدن از زمستان، 1 قاشق سوپ خوری نان خرد شده را در یک میکسر تا زمانی که پودر بسیار خوبی داشته باشید
[ترجمه گوگل]برای چرت زدن از زمستان، 1 قاشق سوپ خوری نان خرد شده را در یک میکسر تا زمانی که پودر بسیار خوبی داشته باشید
15. How do you protect yourself from chapped lips?
[ترجمه ترگمان]چطور از خودت دفاع می کنی؟
[ترجمه گوگل]چطور از خودت محافظت میکنی؟
[ترجمه گوگل]چطور از خودت محافظت میکنی؟
پیشنهاد کاربران
ترک خرده، خشکیده, پوسته پوستهtypically from : exposure to wind or cold weather
dried, rough, cracked , scaly, flaky, sore
Chapped lips from the cold wind
“I washed my hands until they were chapped and dried, and took all the suggested measures, ” he said.
dried, rough, cracked , scaly, flaky, sore
Chapped lips from the cold wind
“I washed my hands until they were chapped and dried, and took all the suggested measures, ” he said.
کلمات دیگر: