1. preventive detention
بازداشت احتیاطی
2. preventive medicine
پزشکی پیشگیر (پیشگیرانه)
3. curative and preventive methods in medicine
روش های درمانی و روش های پیشگیری در پزشکی
4. This has proved an effective preventive.
[ترجمه ترگمان]این یک اقدام پیشگیرانه موثر بوده است
[ترجمه گوگل]این یک پیشگیری موثر است
5. In the past 10 years, preventive measures have radically reduced levels of tooth decay in children.
[ترجمه ترگمان]در ۱۰ سال گذشته، اقدامات پیشگیرانه به طور اساسی میزان پوسیدگی دندان در کودکان را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]در 10 سال گذشته، اقدامات پیشگیرانه به میزان قابل توجهی کاهش میزان پوسیدگی دندان در کودکان را کاهش داده است
6. We must take preventive measures to reduce crime in the area.
[ترجمه ترگمان]ما باید اقدامات پیشگیرانه برای کاهش جرم در منطقه انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقدامات پیشگیرانه برای کاهش جرم در منطقه انجام دهیم
7. The police presented a reactive rather than preventive strategy against crime.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک واکنش واکنشی نسبت به استراتژی پیشگیرانه علیه جرم ارائه کرد
[ترجمه گوگل]پلیس یک استراتژی واکنشی نسبت به پیشگیرانه علیه جرم ارائه داد
8. Ginseng is used as a restorative and preventive remedy.
[ترجمه ترگمان]این روش درمانی به عنوان یک روش درمانی ترمیمی و پیشگیرانه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]جینسنگ به عنوان یک درمان ترمیمی و پیشگیرانه استفاده می شود
9. The police were able to take preventive action and avoid a possible riot.
[ترجمه ترگمان]پلیس می توانست اقدام پیشگیرانه انجام دهد و از شورش احتمالی اجتناب کند
[ترجمه گوگل]پلیس قادر به انجام اقدامات پیشگیرانه و جلوگیری از شورش های احتمالی بود
10. The system is intended to emphasize preventive health care and reduce costs.
[ترجمه ترگمان]هدف از این سیستم تاکید بر مراقبت بهداشتی پیشگیرانه و کاهش هزینه ها است
[ترجمه گوگل]این سیستم در نظر دارد تأکید بر مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه و کاهش هزینه ها باشد
11. Even when children deny such beliefs, preventive work should still be done.
[ترجمه ترگمان]حتی زمانی که کودکان چنین اعتقادی را انکار می کنند، کار پیشگیرانه هم باید انجام شود
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که کودکان چنین عقایدی را انکار می کنند، کار پیشگیرانه باید انجام شود
12. An important part of the preventive routine is keeping up good posture, whether standing, sitting or walking.
[ترجمه ترگمان]بخش مهمی از برنامه پیشگیرانه، حفظ وضعیت خوب، چه ایستادن، نشستن یا راه رفتن است
[ترجمه گوگل]بخش مهمی از روال پیشگیرانه این است که حفظ موقعیت خوب، یعنی ایستاده، نشستن یا راه رفتن
13. There exists no preventive medicine for the pain of feeling excluded or underappreciated.
[ترجمه ترگمان]هیچ داروی پیشگیرانه برای درد احساس حذف یا underappreciated وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ دارو پیشگیرانه ای برای درد احساس محرومیت یا کمبود وجود ندارد
14. The other is preventive health care for all, including prenatal care.
[ترجمه ترگمان]دیگری مراقبت بهداشتی پیشگیرانه شامل مراقبت های قبل از تولد است
[ترجمه گوگل]دیگر مراقبتهای بهداشتی پیشگیرانه برای همه، از جمله مراقبتهای قبل از زایمان است