1. The little wanderer called Sojourner ran into a big Mars rock Thursday and ended up with one wheel high, scientists reported.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان گزارش دادند که یک سرگردان کوچک به نام Sojourner در روز پنج شنبه وارد یک صخره بزرگ مارس شد و با یک چرخ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]دانشمندان گزارش دادند که سرگردان کوچکی که سوجورنر نامیده می شود پنج شنبه مریخ بزرگ است و با یک چرخ بالا به پایان رسید
2. I am a stranger and a sojourner with you: give me a possession of a buryingplace with you, that I may bury my dead out of my sight.
[ترجمه ترگمان]من یک غریبه و یک ساکن موقتی با تو هستم؛ یک possession با تو به من بده تا بتوانم مرده خودم را از جلوی چشمم دور کنم
[ترجمه گوگل]من غریبه هستم و یک بیگانه با تو به من می دهم که تو را با تو دفن کند، که من می توانم مرده ام را از چشم من بیرون کنم
3. Sojourner Truth (c. 1797-188 epitomized the endurance and charisma of this extraordinary group of women.
[ترجمه ترگمان]Sojourner حقیقت (c ۱۷۹۷ - ۱۸۸ استقامت و ابهت این گروه فوق العاده زنان را اعلام می کند
[ترجمه گوگل]حقیقت سوجورنر (ص 1797-188)، استقامت و شایستگی این گروه فوق العاده زن را به نمایش گذاشت
4. Nearby is a photograph of Sojourner Truth, a female contemporary of Douglass who campaigned fearlessly against slavery and for women's rights.
[ترجمه ترگمان]در همان نزدیکی عکسی از \"حقیقت Sojourner\" (Sojourner Truth)که یک زن معاصر داگلاس است که بدون ترس علیه برده داری و حقوق زنان مبارزه می کرده است
[ترجمه گوگل]در نزدیکی یک عکس از Sojourner Truth، معاصر زن داگلاس است که بی سر و صدا علیه بردگی و حقوق زنان مبارزه کرد
5. I am a sojourner of that village.
[ترجمه ترگمان]من یک ساکن در آن دهکده هستم
[ترجمه گوگل]من یک بیگانه از آن روستا هستم
6. We gave birth to Sojourner Truth, Mark Twain, Rosa Parks, Martin Luther King, Gertrude Stein. . .
[ترجمه ترگمان]ما to حقیقت، مارک تواین، روزا پارکس، مارتین لوتر کینگ و گرترود آستین را به دنیا آوردیم
[ترجمه گوگل]ما تولد حقیقت سوجورنر، مارک تواین، رزا پارکس، مارتین لوتر کینگ، گرترود استین
7. At present I am a sojourner in civilized life again.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر من دوباره در دنیای متمدن زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، من یکی از مهاجران در زندگی متمدن هستم
8. I am a stranger and sojourner among you: give me the right of a burying-place with you, that I may bury my dead.
[ترجمه ترگمان]من در میان شما یک غریبه و ساکن در میان شما هستم؛ به من حق دفن یک محل دفن کردن با شما را می دهند تا من بتوانم مرده های خود را دفن کنم
[ترجمه گوگل]من یک بیگانه و بیگانه در بین شما به من حق پنهانی با شما را می دهم، که من می توانم مرده هایم را دفن کنم
9. The sojourner has been in Wales for two weeks.
[ترجمه ترگمان]The به مدت دو هفته در ولز بوده است
[ترجمه گوگل]متقاضی دو هفته در ولز بوده است
10. A sojourner or a hired servant shall not eat of it.
[ترجمه ترگمان]یک باربر یا یک خدمتکار کرایه ای آن را نمی خورند
[ترجمه گوگل]یک بیگانه یا یک خدمتکار باید از آن نترسد
11. An evangelist, abolitionist, and feminist, Sojourner Truth (c. 1797-188 is remembered for her unschooled but remarkable voice raised in support of abolitionism, the freedmen, and women's rights.
[ترجمه ترگمان]یک انجیل، abolitionist، و فمینیستی، حقیقت محض (c ۱۷۹۷ تا ۱۸۸ به خاطر unschooled، اما صدای قابل توجهی که در حمایت از abolitionism، آزاد شدگان، و حقوق زنان پرورش داده می شود، به خاطر می آید
[ترجمه گوگل]صدراعظم، فرمانبردار و فمینیست، حقیقت سوجورنر (صلیبهای 1797 تا 1888 به خاطر صدای بی نظیر، اما قابل توجه او که در حمایت از انحصارطلبی، آزادیخواهان و حقوق زنان است، به یاد میآید
12. Love the sojourner, therefore, for you were sojourners in the land of Egypt.
[ترجمه ترگمان]بنابراین عشق the را دوست بدار، چون تو در سرزمین مصر بودی
[ترجمه گوگل]بنابراین، دوستدار بیگانه، زیرا شما ساکنین سرزمین مصر بودید
13. Emerging from Pathfinder will be a 45-pound, solar-powered robot rover called Sojourner.
[ترجمه ترگمان]که از Pathfinder در حال پدیداری یک روبات ۴۵ پوندی است به نام Sojourner
[ترجمه گوگل]در حال ظهور از Pathfinder خواهد شد 45 پوند، روتور ربات خورشیدی به نام Sojourner
14. In the meantime, the woodpile had, like the tiny forest pool, temporarily detained a forest sojourner.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، جنگل مانند آبگیر کوچک جنگلی به طور موقت یک جنگل sojourner جنگل را بازداشت کرده بود
[ترجمه گوگل]در عین حال، چوب چوب، مانند یک استخر جنگلی کوچک، به طور موقت یک مهاجم جنگل را بازداشت کرد