1. The corridors are heavy with post-lunch somnolence as I go upstairs to rouse my students from the dormitories.
[ترجمه ترگمان]در حالی که من به طبقه بالا می روم تا students را از خوابگاه بیدار کنم، خواب with
[ترجمه گوگل]راهروها با خواب آلودگی بعد از ناهار سنگین می شوند و من از طبقه ی بالا می روم تا دانشجویانم را از خوابگاه ها بیرون بکشم
2. She has a history of hypertension, daytime somnolence, and osteoarthritis.
[ترجمه ترگمان]او سابقه فشار خون، خواب روزانه، و آرتروز دارد
[ترجمه گوگل]او دارای سابقه پرفشاری خون، خواب آلودگی روزانه و استئوآرتریت است
3. The most frequent complaints were moderate somnolence (patients) and slight fatigue (4 patients), but no severe toxicity was reported.
[ترجمه ترگمان]بیش ترین شکایات عبارتند از: خواب آلودگی متوسط (بیماران)و خستگی اندک (۴ بیمار)، اما سمیت شدید گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]شایعترین شکایات، خواب آلودگی متوسط (بیماران) و خستگی خفیف (4 بیمار) بود، اما هیچگونه سمیت شدید گزارش نشد
4. Somnolence was the most common side effect, but the drug was generally well tolerated.
[ترجمه ترگمان]somnolence بیش ترین تاثیر را داشت، اما به طور کلی این دارو به خوبی تحمل می شد
[ترجمه گوگل]شایعترین عارضه جانبی سوءنسل بود اما دارو به طور کلی به خوبی قابل تحمل بود
5. T he adverse effects of the combination were somnolence and rash.
[ترجمه ترگمان]آثار نامطلوبی از این ترکیب، somnolence و rash بود
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی این ترکیب، خواب آلودگی و بثورات است
6. Somnolence, polyhidrosis, nausea, dizziness and discomfort in gastric area were observed in some patients.
[ترجمه ترگمان]somnolence، polyhidrosis، تهوع، سرگیجه و ناراحتی در ناحیه gastric در برخی از بیماران مشاهده شد
[ترجمه گوگل]سکته مغزی، پلی هیدروزی، حالت تهوع، سرگیجه و ناراحتی در ناحیه معده در برخی از بیماران مشاهده شد
7. A lazy somnolence descended on the crowd.
[ترجمه ترگمان]رخوت رخوت و رخوت، بر جمعیت فرود می آمد
[ترجمه گوگل]خواب آلودگی تنبل در جمعیت فرا رسید
8. The most common side effect was insomnia, somnolence, and drowsiness, which occurred in 02( 6 percent) patients.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین اثر جانبی بیخوابی، خواب آلودگی، و خواب آلودگی بود که در ۰۲ (۶ درصد)بیمار رخ داد
[ترجمه گوگل]شایعترین عارضه جانبی بی خوابی، خواب آلودگی و خواب آلودگی بود که در 02 (6 درصد) بیماران رخ داد
9. Editorial: Climate Change, Global Awakening, Ethical Somnolence.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله: تغییر آب و هوا، بیداری جهانی، اصول اخلاقی
[ترجمه گوگل]تغییرات تغییرات اقلیمی، بیداری جهانی، سوء ظن اخلاقی
10. Cause is somnolence dote on shop loss many pets add fund insufficient -!
[ترجمه ترگمان]وطن خواب آلود است، بسیاری از حیوانات خانگی پول کافی را به پول اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]دلیل سقط مفرط در از دست دادن فروشگاه بسیاری از حیوانات خانگی اضافه کردن صندوق ناکافی -!
11. A history of restlessness, irritability, daytime somnolence, and impaired work or social functioning, which can lead to situational stress.
[ترجمه ترگمان]سابقه بی قراری، بی قراری، رخوت روز، و اختلال در کار یا عملکرد اجتماعی که می تواند منجر به استرس موقعیتی شود
[ترجمه گوگل]سابقه بیقراری، تحریک پذیری، خواب آلودگی روزانه و اختلال در کار یا عملکرد اجتماعی، که می تواند منجر به استرس وضعیت شود
12. Manifestations of somnolence, stupor, coma, confusion, decorticated syndromes .
[ترجمه ترگمان]رخوت و گیجی، گیجی، کما و decorticated
[ترجمه گوگل]تظاهرات خواب آلودگی، استپور، کما، سردرگمی، سندرم های تزریقی
13. ICI was significantly reduced in PBC patients and daytime somnolence was greater in patients where net inhibition exceeded facilitation.
[ترجمه ترگمان]ici به میزان قابل توجهی در بیماران PBC کاهش یافت و somnolence روز در بیمارانی که در آن بازدارندگی خالص از تسهیلات پیشی گرفت، بزرگ تر بود
[ترجمه گوگل]ICI به میزان قابل توجهی در بیماران PBC کاهش یافت و در بیمارانی که میزان مهلک خالص از تسهیلات بیشتر بود، خواب آلودگی روزانه بیشتر بود
14. Obstructive sleep apnea hypopnea syndrome(OSAHS) is characterized by recurrent episodes of airflow reduction(hypopnea) or cessation(apnea) during sleep or daytime somnolence.
[ترجمه ترگمان]سندروم hypopnea sleep (OSAHS)با اپیزودهای تکراری کاهش جریان هوا (hypopnea)یا توقف (apnea)در خواب یا خواب روز مشخص می شود
[ترجمه گوگل]سندروم Hypopnea آپنه انسدادی خواب (OSAHS) با دوره های مکرر کاهش جریان هوا (hypopnea) یا توقف (آپنه) در طول خواب یا خواب شبانه مشخص می شود
15. Of these patients, one experienced transitory extrapyramidal symptoms and fluctuating impairment of consciousness (from somnolence to coma) for 6 months.
[ترجمه ترگمان]یکی از این بیماران، یکی از علائم اختلالات گذرا و اختلالات نوسانی آگاهی (از somnolence تا کما)۶ ماه است
[ترجمه گوگل]از این بیماران یکی از علائم اضافی پری آمامدی گذرا و اختلال نوسان عاطفی (از خواب آلودگی تا کمر) 6 ماه است