1. we steamed southward
(با نیروی بخار) به سمت جنوب راهی شدیم.
2. the river trends southward
رودخانه به سوی جنوب امتداد می یابد.
3. We walked in a southward direction.
[ترجمه ترگمان]به طرف جنوب حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]ما در جهت جنوب راه می رفتیم
4. Many birds migrate southward every winter.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پرندگان هر زمستان به سمت جنوب حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از پرندگان در هر زمستان به سمت جنوب مهاجرت می کنند
5. Instead of her normal southward course towards Alexandria and home, she headed west.
[ترجمه ترگمان]به جای آن مسیر طبیعی جنوب غربی به سوی اسکندریه و خانه رهسپار شد
[ترجمه گوگل]به جای دوره نرمال جنوبی به سمت اسکندریه و خانه، او به سمت غرب رفت
6. But as it moves southward the icy air moderates.
[ترجمه ترگمان]اما همچنان که به سمت جنوب حرکت می کند، هوای یخ زده به سمت جنوب می رود
[ترجمه گوگل]اما همانطور که هوا به سمت جنوب حرکت می کند، هوا سرد می شود
7. Our southward expansion we study with sorrow and shame, not with a sense of conquest and pride.
[ترجمه ترگمان]گسترش جنوب ما با اندوه و شرم مطالعه می کند، نه با حس پیروزی و غرور
[ترجمه گوگل]گسترش جنوب ما با غم و اندوه و غم و اندوه مطالعه می کنیم
8. The train journey southward to Athlone took me through wild flat bogland scenery.
[ترجمه ترگمان]سفر قطار به طرف جنوب به طرف جنوب به راه افتاد
[ترجمه گوگل]قطار سفر به سمت جنوب به Athlone من را از طریق مناظر وحشی وحشی وحشی وحشی گرفت
9. As they were crawling southward they spotted a small freighter.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به سمت جنوب حرکت می کردند، یک کشتی بارکش کوچک را دیدند
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها خزنده به سمت جنوب بودند، یک کشتی کوچک کوچک را دیدند
10. Structures of "Southward Extrusion" and "Northward Indentation" have been recently distinguished within the eastern Himalayan syntaxis.
[ترجمه ترگمان]سازه های \"Southward extrusion\" و \"Northward Indentation\" به تازگی در میان syntaxis شرقی هیمالیا متمایز شده اند
[ترجمه گوگل]سازه های 'Extrusion' در سمت جنوب و 'Thresholding در شمال' اخیرا در نحوهای شرقی Himalayan متمایز شده است
11. The IMF was oriented southward for many hours during the Bastille Day storm.
[ترجمه ترگمان]در طول طوفان روز باستیل، این صندوق به سمت جنوب متمایل بود
[ترجمه گوگل]صندوق بین المللی پول برای ساعت های زیادی در طول روز طوفان روز بیست و یکم به سمت جنوب حرکت می کرد
12. A very considerable trade passed northward and southward through Jerusalem.
[ترجمه ترگمان]تجارت بسیار مهمی به طرف شمال و جنوب به طرف جنوب امتداد داشت
[ترجمه گوگل]تجارت بسیار قابل توجهی به سمت شمال و جنوب از طریق اورشلیم گذشت
13. SOUTHWARD is a country after the approval of a freight forwarding company.
[ترجمه ترگمان]southward یک کشور پس از تایید یک شرکت حمل و نقل است
[ترجمه گوگل]SOUTHWARD یک کشور پس از تصویب یک شرکت حمل و نقل حمل و نقل است
14. Winds from the north pushed sea ice southward and formed cloud streets—parallel rows of clouds—over the Bering Strait in mid-January 20
[ترجمه ترگمان]باد از شمال به سمت جنوب به سمت جنوب حرکت می کند و خیابان های ابری - موازی از ابرها - از تنگه برینگ - در اواسط ژانویه - را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]باد از شمال، یخ دریا را به سمت جنوب سوق داد و خیابان های ابر را به موازات ردیف ابرها گذراند و در اواسط 20 ژانویه،