کلمه جو
صفحه اصلی

prideful


معنی : مغرور، برتن، سرافراز، پرمباهات
معانی دیگر : مغرور، پرمباهات، برتن، مغرور، باد درسر، تکبرامیز، متکبر، جاه فروش

انگلیسی به فارسی

مغرور، پرمباهات، برتن


افتخار، سرافراز، مغرور، پرمباهات، برتن


انگلیسی به انگلیسی

• proud, taking satisfaction in -; arrogant, conceited; haughty, boastful

مترادف و متضاد

مغرور (صفت)
presumptuous, swollen, arrogant, proud, haughty, swanky, snobbish, imperious, prideful, overbearing, assumptive, assured, bigheaded, swank, swelling, sniffy, high-hat, high-minded, hoity-toity, overweening, snippy, snotty, stuck-up, swashing, swollen-headed, toffee-nosed, uppish

برتن (صفت)
arrogant, proud, prideful

سرافراز (صفت)
proud, prideful, proud-hearted

پر مباهات (صفت)
prideful

جملات نمونه

1. New York always has been such a prideful, boastful place with a myopic view of the rest of the world.
[ترجمه ترگمان]نیویورک همیشه یک جایگاه مغرور و مغرور با دیدگاه نزدیک بین بقیه جهان بوده است
[ترجمه گوگل]نیویورک همواره مانند یک مکان عالی و پرطمطراقانه با دیدگاه معروف از بقیه جهان بوده است

2. No more angry stoicism, or prideful unexpressed resentment.
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه stoicism یا خشم unexpressed prideful وجود نداشت
[ترجمه گوگل]هیچ سرسپردگی عصبانی، و یا ناراحتی غریب غیر قابل بیان

3. The prideful cat hunted around like a headoff inand finally left in dismay.
[ترجمه ترگمان]گربه prideful مثل یک گربه وحشی شکار کرد و سرانجام با ناراحتی رها شد
[ترجمه گوگل]گربه پر هیجان شبیه به سر و صدا در داخل و در نهایت به ناامیدی

4. Which of us is being prideful?
[ترجمه ترگمان]کدوم یکی از ما مغرور - ه؟
[ترجمه گوگل]کدام یک از ما پراید است؟

5. Y says to J: She is really a prideful girl.
[ترجمه ترگمان]Y به ج: او واقعا یک دختر مغرور است
[ترجمه گوگل]Y به J می گوید: او واقعا دختر غرورآفرین است

6. What's kept them prideful and strong all these generations?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی این همه نسل ها مغرور و قوی بود؟
[ترجمه گوگل]آنها همه این نسل ها را باهوش و قوی نگه داشتند؟

7. I would rather enjoy the elegant lonliness and prideful deterioration than pay out my feeling easily.
[ترجمه ترگمان]ترجیح می دهم از شکوه و deterioration مغرور مغرور و مغرور مغرور باشم تا این که احساس خودم را به راحتی ادا کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم از تندرستی ظریف و بدبختی وحشتناک لذت ببرم تا احساس راحتی کنم

8. Daniel prefaces his interpretation with a review of Nebuchadnezzar's prideful fall from grace and Beishazzar's own lack of humility.
[ترجمه ترگمان]\"دانیل prefaces\" تفسیر خود را با مرور غروری که \" \"Nebuchadnezzar\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"grace\" \" \" \" \" \"fall\" و \"فقدان تواضع\" از خود نشان می دهد
[ترجمه گوگل]دانیل تفسیر خود را با بازبینی سقوط غریب نابوکادنزر از فریب و بی خوابی خود از بیخدایان به پیش می برد

9. Like his rebel ancestor, Buchanan is fighting a lost cause with prideful determination despite overwhelming odds.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، او همانند جد rebel، با وجود مخالفت های شدید، با عزمی راسخ در حال مبارزه است
[ترجمه گوگل]بوکانان، مانند اجداد شورشی خود، به علت گمراهی با وجود شگفتی های فراوان، با علت گمشده مبارزه می کند

10. It'll be a global apocalypse, and Christina's just too prideful and unstable to accept that.
[ترجمه ترگمان]این یک مکاشفه جهانی خواهد بود، و کریستینا خیلی مغرور و ناپایدار است که این را بپذیرد
[ترجمه گوگل]این یک مکاشف جهانی خواهد بود، و کریستینا فقط بیش از حد غرور و ناپایدار است که این را قبول کند


کلمات دیگر: