1. the socialist party's program
برنامه ی حزب سوسیالیست
2. a convinced socialist
یک سوسیالیست پر و پا قرص
3. an english socialist is a very different animal from his european counterparts
سوسیالیست انگلیسی با همتایان اروپایی خود فرق بسیار دارد.
4. he is a socialist to the core
او یک سوسیالیست دو آتشه است.
5. the alliance of the socialist and the communist parties
اتحاد احزاب سوسیالیست و کمونیست
6. Many companies are wary of their socialist leanings.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها نسبت به گرایش سوسیالیستی خود محتاط هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها نسبت به سوسیالیستی خود دقت می کنند
7. The establishment of the socialist system to we opened a reach the ideal state of roads, and the ideal into reality needs to rely on our hard work.
[ترجمه ترگمان]ایجاد نظام سوسیالیستی برای رسیدن به وضعیت ایده آل جاده ها، و کمال مطلوب در واقعیت نیازمند اتکا به کار سخت ما است
[ترجمه گوگل]استقرار سیستم سوسیالیستی برای رسیدن به حالت ایده آل جاده ها، و ایده آل به واقعیت نیاز به تکیه بر کار سخت ما دارد
8. Ethiopia was declared a socialist state.
[ترجمه ترگمان]اتیوپی یک دولت سوسیالیستی اعلام شد
[ترجمه گوگل]اتیوپی یک دولت سوسیالیستی اعلام شد
9. The socialist candidate enjoys the firm support of local industry.
[ترجمه ترگمان]کاندیدای سوسیالیست از حمایت شرکت از صنعت داخلی برخوردار است
[ترجمه گوگل]نامزد سوسیالیستی از حمایت محلی از صنعت محلی برخوردار است
10. The party has watered down its socialist ideals in order to appeal to the centre ground.
[ترجمه ترگمان]این حزب آرمان های سوسیالیستی خود را به منظور جلب توجه به مرکز این مرکز آبیاری کرده است
[ترجمه گوگل]حزب به آرمان های سوسیالیست خود فرو رفته است تا درخواست تجدید نظر در زمین مرکز را فراهم کند
11. Keene doesn't like to be categorized as a socialist.
[ترجمه ترگمان]کین دوست ندارد به عنوان یک سوسیالیست طبقه بندی شود
[ترجمه گوگل]کین دوست ندارد به عنوان یک سوسیالیست طبقه بندی شود
12. Under socialist system rendering to a worker is done according to his work.
[ترجمه ترگمان]به موجب نظام سوسیالیستی که به کارگری اختصاص یافته است، کار خود را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]تحت سیستم سوسیالیستی که به کارگر ارائه می شود، بر اساس کار او انجام می شود
13. She's a socialist with a small 's' .
[ترجمه ترگمان]او یک سوسیالیست است با یک بچه کوچک
[ترجمه گوگل]او یک سوسیالیست است و یک گروه کوچک است
14. She was soon converted to the socialist cause.
[ترجمه ترگمان]به زودی به این مساله سوسیالیست مبدل شد
[ترجمه گوگل]او به زودی به علت سوسیالیست تبدیل شد
15. He has been accused of betraying his former socialist ideals.
[ترجمه ترگمان]او متهم به خیانت به آرمان های سوسیالیستی پیشین خود شده است
[ترجمه گوگل]او متهم به خیانت به آرمان های سوسیالیست سابق خود شده است
16. His father was an ardent socialist.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک سوسیالیست نیرومند بود
[ترجمه گوگل]پدرش سوسیالیستی خشمگین بود