کلمه جو
صفحه اصلی

contractual


معنی : قرار دادی، پیمانی، مقاطعه ای، ماهده ای
معانی دیگر : وابسته به پیمان یا قرارداد

انگلیسی به فارسی

قراردادی، مقاطعه‌ای، معاهده‌ای، پیمانی


قراردادی، قرار دادی، پیمانی، مقاطعه ای، ماهده ای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: contractually (adv.)
• : تعریف: of, relating to, or specified in a contract.

• pertaining to a contract, of an agreement
a contractual relationship involves a legal agreement between people; a formal word.

مترادف و متضاد

قرار دادی (صفت)
arbitrary, bespoke, conventional, contractual, formal, bespoken

پیمانی (صفت)
contractual

مقاطعه ای (صفت)
contractual

ماهده ای (صفت)
contractual

جملات نمونه

1. contractual obligations
تعهدات قراردادی (طبق قرارداد)

2. The company has not fulfilled certain contractual obligations.
[ترجمه ترگمان]این شرکت تعهدات قراردادی مشخصی را اجرا نکرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت تعهدات قراردادی خاصی را انجام نداده است

3. We have contractual obligations to control prices.
[ترجمه ترگمان]ما تعهدات قراردادی برای کنترل قیمت ها داریم
[ترجمه گوگل]ما دارای تعهدات قراردادی برای کنترل قیمت ها هستیم

4. Are you under a contractual obligation to any other company?
[ترجمه ترگمان]تو به هیچ شرکت دیگه ای اجباری نداری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما تحت هیچ وجه قراردادی برای هر شرکت دیگری دارید؟

5. They reminded him of his contractual obligations.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به تعهدات قراردادی خود یادآور شدند
[ترجمه گوگل]آنها او را از تعهدات قراردادی خود یاد کرد

6. The builders failed to meet their contractual obligations.
[ترجمه ترگمان]سازندگان نتوانسته اند تعهدات قراردادی خود را انجام دهند
[ترجمه گوگل]سازندگان نتوانستند به تعهدات قراردادی خود برسند

7. You have a contractual obligation to finish the school building this week.
[ترجمه ترگمان]شما یک تعهد قراردادی برای پایان دادن به ساختمان مدرسه در این هفته دارید
[ترجمه گوگل]شما باید تعهدات قراردادی را برای پایان دادن به ساختمان مدرسه در این هفته داشته باشید

8. Thus, employers are acting within their contractual rights if they require the employees to move.
[ترجمه ترگمان]بنابراین کارفرمایان در صورتی که به کارمندان نیاز دارند که حرکت کنند، در حقوق قراردادی خود عمل می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین، کارفرمایان در صورتی که به کارکنان نیاز دارند حرکت کنند، در حقوق قراردادی خود عمل می کنند

9. The job description shall be consistent with the contractual duties laid down in this agreement.
[ترجمه ترگمان]شرح شغل باید مطابق با وظایف قراردادی مندرج در این قرارداد باشد
[ترجمه گوگل]شرح شغلی باید با وظایف قراردادی که در این توافقنامه مطابقت دارد، سازگار باشد

10. First, the contractual relationship between the shipper-consignor and the carrier issuer of the bill controlled subsequently acquired rights.
[ترجمه ترگمان]اول، رابطه قراردادی بین the - consignor و صادر کننده حامل این لایحه پس از آن حقوق کسب شد
[ترجمه گوگل]اولا، روابط قراردادی بین فرستنده و فرستنده و حامل صادرکننده این لایحه، متعاقبا حقوق دریافت شده را کنترل می کنند

11. P1 is not under a contractual duty to tell P2 of any defects he is aware of, unless P2 specifically asks.
[ترجمه ترگمان]P۱ تحت وظیفه قراردادی نیست تا با هر گونه نقص آگاهی داشته باشد مگر اینکه به طور خاص از آن سوال کند
[ترجمه گوگل]P1 تحت یک وظیفه قراردادی نیست که P2 را از هر نقصی که آگاه است مطلع کند، مگر اینکه P2 به طور خاص از آن سوال کند

12. Carney has a contractual commitment to write two new books in the next four years.
[ترجمه ترگمان]کارنی یک تعهد قراردادی برای نوشتن دو کتاب جدید در چهار سال آینده دارد
[ترجمه گوگل]کارنی دارای تعهد قراردادی برای نوشتن دو کتاب جدید در چهار سال آینده است

13. The haulier will seek to exclude his contractual liability for certain acts or omissions, just like any other shrewd businessman.
[ترجمه ترگمان]The به دنبال حذف مسئولیت قراردادی او برای اعمال خاص و یا حذفیات هستند، درست مانند هر تاجر زیرک
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع سعی دارد که مسئولیت های قراردادی خود را برای اقدامات خاص یا نادیده انگاری، درست مانند هر کارگر دیگر نادیده بگیرد

14. Contractual obligations are distinguished from other legal obligations because of this fundamental notion of agreement.
[ترجمه ترگمان]تعهدات قراردادی از الزامات قانونی دیگر به دلیل مفهوم اساسی توافق متمایز هستند
[ترجمه گوگل]تعهدات قراردادی از دیگر تعهدات قانونی به دلیل این اصل اساسی توافق، متمایز است

15. There is no need for any contractual agreement.
[ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به توافق قراردادی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]نیازی به هیچ توافق قراردادی وجود ندارد

contractual obligations

تعهدات قراردادی (طبق قرارداد)



کلمات دیگر: