1. his pretense of indifference
تظاهر او به بی تفاوتی
2. to make a pretense
وانمود کردن
3. to talk without pretense
بدون خودنمایی حرف زدن
4. his affability was a pretense
مهربانی او ساختگی بود.
5. their religion is all pretense
مذهب آنها همه اش تظاهر است.
6. You can't keep up the pretense any longer.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی بیش از این تظاهر کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید ادامه این اعتراض را ادامه دهید
7. Tollitt made no pretense of being surprised.
[ترجمه ترگمان]Tollitt وانمود نمی کرد که غافلگیر شده باشد
[ترجمه گوگل]Tollitt هیچ تظاهر به شگفت زده کرد
8. Abandoning any pretense at politeness, they ran for the door.
[ترجمه ترگمان]با این که تظاهر به ادب کرده بودند به طرف در دویدند
[ترجمه گوگل]هرگونه تظاهر به مظلومیت را رها کردند و برای درب زدند
9. The hypocrisy is the pretense that the players are scholars whose colleges are competing for the glory of it all.
[ترجمه ترگمان]ریاکاری این است که بازیکنان scholars هستند که دانشکده های آن ها برای شکوه و جلال آن رقابت می کنند
[ترجمه گوگل]ریاکاری، اعتراض است که بازیکنان محققانی هستند که کالج ها برای شکوه و جلال آن رقابت می کنند
10. Under the pretense of authenticity and accuracy, news docudramas take unacceptable license with the truth.
[ترجمه ترگمان]با تظاهر به صحت و صحت، اخبار مربوط به اخبار، مجوز غیرقابل قبولی را با حقیقت به دست می آورند
[ترجمه گوگل]تحت تظاهر اصالت و دقت، خبرگزاریهای خبره حق حاکمیت غیرقابل قبول را می پذیرند
11. Let's cut out the pretense.
[ترجمه ترگمان]بیا وانمود کنیم که داریم تظاهر می کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید بی احترامی کنیم
12. But it will strip away a little pretense and artifice, and maybe even put back a little passion.
[ترجمه ترگمان]اما تظاهر به تظاهر و تظاهر می کند، و شاید هم کمی شور و شوق را در بر داشته باشد
[ترجمه گوگل]اما آن را کمی تیز و مصنوعی، و شاید حتی کمی احساس شور و نشاط
13. Pretense cannot sustain blind power. Dejan Stojanovic
[ترجمه ترگمان]Pretense نمی توانند قدرت کور را تحمل کنند Dejan Stojanovic
[ترجمه گوگل]Pretense نمی تواند قدرت کور را حفظ کند دژان استجانویچ
14. Sometimes the best offense is a ghoulish pretense.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا بهترین توهین یه تظاهر کشنده ست
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات بهترین تخطی یک تظاهرات غم انگیز است
15. Absence of pretense artificiality, full creative intent unforced.
[ترجمه ترگمان]عدم تظاهر و تظاهر به تظاهر و نیت خلاق و خلاقانه
[ترجمه گوگل]عدم انطباق تقلید، قصد خلاف کامل
16. Restatement: pretense and adversity are inversely proportional; adversity reveals the true nature of all things.
[ترجمه ترگمان]restatement: تظاهر و بدبختی به طور معکوس متناسب هستند؛ بدبختی ماهیت واقعی همه چیز را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اعتراض و ناتوانی در تنظیم مجدد معکوس متناسب هستند؛ بدبختی ماهیت واقعی همه چیز را نشان می دهد