1. teaching was his vocation, painting (was) his avocation
معلمی حرفه ی او بود و نقاشی کار تفریحی او.
2. His vocation coincides with his avocation.
[ترجمه ترگمان]حرفه اون همزمان با کار خودش هماهنگ بوده
[ترجمه گوگل]حرفه او با اشاعه او هماهنگ است
3. Make authorship your avocation, not your vocation.
[ترجمه ترگمان]کار و حرفه خود را به دست آورید، نه وظیفه شما
[ترجمه گوگل]خودت را بسازید، نه حرفه اش
4. His primary avocation was palaeontology, an interest he had lovingly nurtured since childhood.
[ترجمه ترگمان]فعالیت اولیه او palaeontology بود، منافعی که او از کودکی با محبت پرورانده بود
[ترجمه گوگل]جذب اولیه او، تجزیه و تحلیل بود، علاقه ای که او از دوران کودکی با عشق ورزیدن پرورش می داد
5. Learning ballet is just an avocation with me.
[ترجمه ترگمان]باله آموزشی فقط یه حرفه آیه که با من کار میکنه
[ترجمه گوگل]یادگیری باله فقط به مناسبت است
6. Teaching is my vocation and writing is my avocation.
[ترجمه ترگمان]تدریس وظیفه منه و نوشتن کار منه
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش حرفه من است و نوشتن من است
7. Learning foreign languages is just avocation with me.
[ترجمه ترگمان]یادگیری زبان های خارجی فقط با من در ارتباط است
[ترجمه گوگل]یادگیری زبان های خارجی فقط با من است
8. Learning foreign languages is just an avocation with me.
[ترجمه ترگمان]یادگیری زبان های خارجی فقط یک فعالیتی با من است
[ترجمه گوگل]یادگیری زبان های خارجی فقط با من است
9. My uncle, an accountant, composes music as an avocation.
[ترجمه ترگمان]عموی من، یه حسابدار، از موسیقی به عنوان یه کار حرفه آیه
[ترجمه گوگل]عموی من، یک حسابدار، موسیقی را به عنوان یک فراخوانی تدوین می کند
10. At present reading funnies is his favorite avocation.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کتاب خواندن یک شغل مورد علاقه اوست
[ترجمه گوگل]در حال حاضر funnies خواندن جذابیت مورد علاقه او است
11. Writing poems is an avocation with me.
[ترجمه ترگمان]نوشتن شعر یک کار با من است
[ترجمه گوگل]نوشتن اشعار با من همراه است
12. Dance, then, is a avocation for you.
[ترجمه ترگمان]پس برقص، شغل مناسبی برای تو هست
[ترجمه گوگل]رقص، پس از آن، جذابیت برای شما است
13. He was a printer by trade and naturalist by avocation.
[ترجمه ترگمان]او به وسیله تجارت و طبیعت گرا به وسیله سرگرمی، یک چاپگر بود
[ترجمه گوگل]او چاپگر تجاری و طبیعت گرایی بود