کلمه جو
صفحه اصلی

moorings


مهار، طناب کشتی، خطام، لنگرگاه، جای مهارکردن کشتی

انگلیسی به فارسی

پیمانکاران


انگلیسی به انگلیسی

• anchorage; place where boats are moored; securing line, means by which a vessel is secured; moral reserves, source of emotional stability

جملات نمونه

1. modern man has been torn from his spiritual moorings
انسان امروزی از وابستگی های روحی خود منفک شده است.

2. The boat had broken away from its moorings.
[ترجمه ترگمان]قایق از محل کارش جدا شده بود
[ترجمه گوگل]قایق از قبرستان خود شکسته بود

3. The bigger dinghy dragged her moorings.
[ترجمه ترگمان]قایق پارویی بزرگ تر moorings را کشید
[ترجمه گوگل]قایق سواری بزرگ قایقرانی خود را کشید

4. The ship had slipped its moorings in the night.
[ترجمه ترگمان]کشتی در آن شب از محل پهلو خود جدا شده بود
[ترجمه گوگل]کشتی شبانه روزی قایقرانی خود را تکان داد

5. The boat slipped its moorings and drifted out to sea.
[ترجمه ترگمان]قایق از پهلو به پهلو افتاد و به دریا رفت
[ترجمه گوگل]قایق، قایق های خود را تکان داد و به دریا حرکت کرد

6. The great ship slipped her moorings and slid out into the Atlantic.
[ترجمه ترگمان]کشتی بزرگ جدا شد و به سوی اقیانوس اطلس سرازیر شد
[ترجمه گوگل]کشتی بزرگ کشتی هایش را تکان داد و به اقیانوس اطلس حرکت کرد

7. The ship broke free from its moorings.
[ترجمه ترگمان]کشتی از تجهیزات پهلوگیری خود آزاد شد
[ترجمه گوگل]کشتی از قایق های خود آزاد شده است

8. Several ships had broken their moorings during the storm.
[ترجمه ترگمان]چندین کشتی در طول طوفان تجهیزات پهلوگیری خود را شکستند
[ترجمه گوگل]چندین کشتی در طول طوفان قایق های خود را شکسته بودند

9. Water Gypsy had definitely moved at her moorings, and now there were muffled sounds of movement.
[ترجمه ترگمان]آب به طور قطع در محل کارش حرکت کرده بود و حالا صدای خفه ای به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]کولی آب قطعا در مأموریتش نقل مکان کرد و اکنون صدای جنبش خفه شده بود

10. The ship slipped its moorings.
[ترجمه ترگمان]کشتی از پهلو پهلو به پهلو شد
[ترجمه گوگل]کشتی کشتی های خود را تکان داد

11. The lighters swung at their moorings, pointing all ways, helpless without the instructions of the tide.
[ترجمه ترگمان]فندک در کنار آن ها چرخید و به همه طرف اشاره کرد، بدون اینکه دستور مد دریا را اجر کند، درمانده و درمانده به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]فندک ها در مهمانی هایشان چرخیدند، همه راه ها را نشان می دادند، بدون اینکه بدون دستورالعمل جزر و مدی بی نظیر باشند

12. The small, brightly painted fishing-boats bobbed at their moorings.
[ترجمه ترگمان]قایق های کوچک و رنگارنگ ماهیگیری در محل کارشون با آب و تاب چیده شده بودند
[ترجمه گوگل]قایق های ماهیگیری کوچک، روشن به رنگ بنفش در محل قایق های خود را

13. The moorings are too close to town centre.
[ترجمه ترگمان]طناب های مهار بیش از حد به مرکز شهر نزدیک هستند
[ترجمه گوگل]مورینگ ها خیلی نزدیک به مرکز شهر هستند

14. Let go your moorings!
[ترجمه ترگمان]پس moorings را رها کنید!
[ترجمه گوگل]اجازه دهید قایق های خود را بیرون بیاورید!

15. The oyster boats were still fixed to the moorings, a sure sign that Oystermouth was in mourning.
[ترجمه ترگمان]قایق های صدف هنوز به آن محل تلاقی کرده بودند، یک علامت مطمئن که Oystermouth در حال سوگواری است
[ترجمه گوگل]قایق های برفی هنوز به محاصره ها ثابت شده بودند، نشانه هایی که Oystermouth در حال عزاداری بود

پیشنهاد کاربران

تعلقات، وابستگی ها

moorings ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: مهارافزار
تعریف: مجموعۀ لنگرها و طناب ها و دهنه های مهار و غیره که از آنها در مهار شناور استفاده می شود


کلمات دیگر: