بی ضرر
unharmed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of harmed.
• مشابه: all right, sound
• مشابه: all right, sound
• undamaged, uninjured, safe, intact
if someone who has been attacked or involved in an accident is unharmed, they are not injured.
if someone who has been attacked or involved in an accident is unharmed, they are not injured.
جملات نمونه
1. He emerged from the accident unharmed.
[ترجمه ترگمان]او بدون آسیب از این حادثه بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او از حادثه ناامید شد
[ترجمه گوگل]او از حادثه ناامید شد
2. The passengers were badly shocked but unharmed.
[ترجمه ترگمان]مسافران به شدت شوکه شده بودند اما صدمه ندیده بودند
[ترجمه گوگل]مسافران به شدت شوکه شدند اما صدمه دیده بودند
[ترجمه گوگل]مسافران به شدت شوکه شدند اما صدمه دیده بودند
3. The car was a write-off, but everyone escaped unharmed.
[ترجمه ترگمان]ماشین یک قلم پر زرق و برق بود، اما همه صدمه ندیده بودند
[ترجمه گوگل]این ماشین نوشتن بود، اما همه از مصیبت نجات یافتند
[ترجمه گوگل]این ماشین نوشتن بود، اما همه از مصیبت نجات یافتند
4. The hostages were released unharmed .
[ترجمه ترگمان]گروگان ها آسیبی ندیدند
[ترجمه گوگل]گروگان ها نابود شدند
[ترجمه گوگل]گروگان ها نابود شدند
5. They were freed yesterday by their kidnappers unharmed.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیروز توسط kidnappers که آسیبی ندیده بودند آزاد شدند
[ترجمه گوگل]آنها دیروز توسط آدم ربایان آزاد نشده بودند آزاد شدند
[ترجمه گوگل]آنها دیروز توسط آدم ربایان آزاد نشده بودند آزاد شدند
6. The child was found abandoned but unharmed.
[ترجمه ترگمان]کودک به حال خود رها شده اما آسیبی ندیده است
[ترجمه گوگل]کودک رها شده اما نابود شد
[ترجمه گوگل]کودک رها شده اما نابود شد
7. She was unharmed apart from a few cuts and scratches.
[ترجمه ترگمان]از چند بریدگی و خراش آسیبی ندیده بود
[ترجمه گوگل]او از چند قطعه و خراش جدا نشدنی بود
[ترجمه گوگل]او از چند قطعه و خراش جدا نشدنی بود
8. They were all ransomed and returned unharmed.
[ترجمه ترگمان]آن ها خلاص شدند و سالم به خانه باز گشتند
[ترجمه گوگل]همه آنها بلافاصله پس از زایمان بازگشته و مجروح شدند
[ترجمه گوگل]همه آنها بلافاصله پس از زایمان بازگشته و مجروح شدند
9. The girl managed to escape unharmed .
[ترجمه ترگمان]دختر موفق شد که آسیبی ندیده باشد
[ترجمه گوگل]دختر موفق به فرار از مصدوم شد
[ترجمه گوگل]دختر موفق به فرار از مصدوم شد
10. All eight climbers were rescued unharmed.
[ترجمه ترگمان]هر هشت کوهنورد آسیب ندیدند
[ترجمه گوگل]تمام هشت کوهنورد نجات یافته بودند
[ترجمه گوگل]تمام هشت کوهنورد نجات یافته بودند
11. Both children escaped unharmed from the burning building.
[ترجمه ترگمان]هر دو کودک از ساختمان در حال سوختن جان سالم بدر بردند
[ترجمه گوگل]هر دو بچه از ساختمان سوزان نجات یافتند
[ترجمه گوگل]هر دو بچه از ساختمان سوزان نجات یافتند
12. Montag and his new companions remain unharmed.
[ترجمه ترگمان]Montag و همراهان جدیدش آسیبی ندیده بودند
[ترجمه گوگل]مونتاگ و همراهان جدیدش نابود می شوند
[ترجمه گوگل]مونتاگ و همراهان جدیدش نابود می شوند
13. Quite unharmed by her experience but suffering from a fit of the sulks.
[ترجمه ترگمان]بدون این که از تجربه خود صدمه ببیند، اما از دردی که بر چهره اش دویده بود رنج می برد
[ترجمه گوگل]کاملا از تجربه او ناتوان است اما از تناسب سیل ها رنج می برد
[ترجمه گوگل]کاملا از تجربه او ناتوان است اما از تناسب سیل ها رنج می برد
14. The cat, although nervous, appears unharmed by the tennis ball which has just struck it amidships.
[ترجمه ترگمان]گربه، با آن که عصبی است، از توپ تنیس که درست در وسط قایق قرار گرفته است صدمه ندیده است
[ترجمه گوگل]گربه، گرچه عصبی، به دلیل توپ تنیس که به تدریج در میان سواحل رخ داده است، آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]گربه، گرچه عصبی، به دلیل توپ تنیس که به تدریج در میان سواحل رخ داده است، آسیب دیده است
15. The Scapegoat appeared unharmed and was clearly visible through the curtain of fire, turning over and over as the Wheel rolled.
[ترجمه ترگمان]The سالم به نظر می رسید و به وضوح در میان پرده آتش دیده می شد و وقتی که چرخ چرخ می خورد، از میان پرده آتش دیده می شد
[ترجمه گوگل]Scapegoat به نظر می رسد ناتوان و به وضوح از طریق پرده آتش نشان می شود، چرخش بیش از حد به عنوان چرخ رول
[ترجمه گوگل]Scapegoat به نظر می رسد ناتوان و به وضوح از طریق پرده آتش نشان می شود، چرخش بیش از حد به عنوان چرخ رول
پیشنهاد کاربران
آسیب ندیده
مصون
کلمات دیگر: