پته، اهسته دست زدن به، نوازش کردن، چونه زدن، دست نوازش بر سر کسی کشیدن
patted
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
زدم
I patted his shoulder
روی شانه اش زدم
I patted his shoulder
روی شانه اش زدم
She patted her kitty
او بچه گربه اش را نوازش کرد
او بچه گربه اش را نوازش کرد
در آغوش گرفتن ، نوازش
کلمات دیگر: