1. Departmental barriers and ivory tower attitudes are detrimental to good results.
[ترجمه ترگمان]موانع Departmental و نگرش های برج عاج برای نتایج خوب مضر هستند
[ترجمه گوگل]موانع اداری و نگرش برج های عاج برای نتایج خوب مضر است
2. Fog had slipped through a crack into the ivory tower.
[ترجمه ترگمان]مه از یک شکاف به برج عاج در آمده بود
[ترجمه گوگل]مه از یک کرک به برج عاج کشیده شد
3. I think you live in an ivory tower.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم تو یه برج عاج زندگی می کنی
[ترجمه گوگل]فکر می کنم شما در برج عاج زندگی می کنید
4. But some parts of the ivory tower have proved harder to occupy than others.
[ترجمه ترگمان]اما برخی از قسمت های برج عاج سخت تر از بقیه هستند
[ترجمه گوگل]اما بعضی از نقاط برجسته عاج از اشخاص دیگر سخت تر است
5. Living in an ivory tower, Sally had no understanding of politics.
[ترجمه ترگمان]سلی که در برج عاج زندگی می کرد، به سیاست توجهی نداشت
[ترجمه گوگل]سلی در دنیای عاج زندگی می کرد، درک نمی کرد از سیاست
6. The professor be shut up in the ivory tower all the time.
[ترجمه ترگمان]استاد همیشه در برج عاج در خواب است
[ترجمه گوگل]استاد تمام وقت در برج دلفریب قرار می گیرد
7. Living in an ivory tower, he had no understanding of politics.
[ترجمه ترگمان]زندگی در یک برج عاج هیچ فهم و درکی از سیاست نداشت
[ترجمه گوگل]زندگی در برج عاج، او هیچ درک از سیاست ندارد
8. They view colleges as an ivory tower.
[ترجمه ترگمان]آن ها کالج را به عنوان برج عاج تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها کالج ها را به عنوان یک برج عاج مشاهده می کنند
9. The professor lived in an ivory tower.
[ترجمه ترگمان]استاد در برج عاج زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]استاد در برج عاج زندگی می کرد
10. But the walls of the ivory tower remain formidable.
[ترجمه ترگمان]اما دیواره ای برج عاج مخوف است
[ترجمه گوگل]اما دیوارهای برج عاج باقی مانده است
11. Being a university student living in ivory tower, I feel the hardness of taxi driver.
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی دانشگاهی که در برج عاج زندگی می کند، سختی راننده تاکسی را حس می کنم
[ترجمه گوگل]دانشجوی دانشگاهی که در برج عاج زندگی می کند، سختی راننده تاکسی را احساس می کنم
12. The professor shut up in the ivory tower all the time.
[ترجمه ترگمان]استاد همیشه در برج عاج کار می کرد
[ترجمه گوگل]استاد تمام وقت در برج عاج ایستاده است
13. Schrecker, Ellen . No Ivory Tower: McCarthyism and the Universities . 198
[ترجمه ترگمان]الن، الن برج ساحل عاج: McCarthyism و دانشگاه ها ۱۹۸
[ترجمه گوگل]Schrecker، الن هیچ برج ایو: McCarthyism و دانشگاه 198
14. Ivory Tower - Creates a Scout Tower at target location.
[ترجمه ترگمان]برج ساحل عاج - یک برج جیپ در محل هدف ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]برج ابی - ایجاد یک برج اسحاق در محل هدف
15. He has a clear view from his ivory tower.
[ترجمه ترگمان]نمای روشنی از برج عاج او دارد
[ترجمه گوگل]او از یک برج عاج دیدار واضح دارد