1. The scholar discoursed on the poetic style of John Keats.
[ترجمه ترگمان]آن دانشمند در مورد سبک شاعرانه جان کیتس بحث کرد
[ترجمه گوگل]محقق در سبک شاعر جان کیتز بحث کرد
2. The piece ends with a truly poetic slow movement.
[ترجمه ترگمان]این قطعه با حرکتی واقعا شاعرانه به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]این قطعه با یک حرکت آهسته شاعرانه به پایان می رسد
3. All that stuff about catching giant fish was just a bit of poetic licence.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که در مورد صید ماهی بزرگ وجود داشت، تنها کمی از مجوز شاعرانه بود
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که در مورد ماهیگیری غول پیکر به خرج دادند فقط کمی مجوزهای شاعرانه بود
4. His translation is exceptional in its poetic quality.
[ترجمه ترگمان]ترجمه او در کیفیت شاعرانه آن استثنایی است
[ترجمه گوگل]ترجمه او استثنایی در کیفیت شاعرانه است
5. It is frequently mentioned in the poetic writings of the period.
[ترجمه ترگمان]این سبک بارها در نوشته های شاعرانه این دوره گفته می شود
[ترجمه گوگل]این اغلب در نوشته های شاعرانه دوره ذکر شده است
6. He used a little poetic licence to embroider a good story.
[ترجمه ترگمان]او از یک مجوز شاعرانه برای embroider یک داستان خوب استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او یک مجوز کوچک شاعرانه برای یک داستان خوب را استفاده کرد
7. Wordsworth rejected poetic diction in favour of ordinary language.
[ترجمه ترگمان]وردزورث طرز بیان شاعرانه را به نفع زبان عادی رد کرد
[ترجمه گوگل]وردزوورورت گفتن شعر شاعرانه به نفع زبان عادی است
8. She used a fair amount of poetic licence when describing her life in rural France.
[ترجمه ترگمان]او هنگامی که زندگی خود را در مناطق روستایی فرانسه شرح داد، از یک مقدار منصفانه استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او در هنگام توصیف زندگی خود در فرانسه روستایی از تعداد قابل توجهی مجوز شاعرانه استفاده می کرد
9. Nikolai Demidenko gave an exciting yet poetic performance.
[ترجمه ترگمان]نیکولای Demidenko یک نمایش مهیج و در عین حال شاعرانه به خود داد
[ترجمه گوگل]نیکولای دمیدنکو عملکرد هیجان انگیز و شاعرانه ای را به نمایش گذاشت
10. What poetic justice that Brady has to go to court to plead to be allowed to die, just like his innocent victims pleaded to be allowed to live.
[ترجمه ترگمان]چه عدالت شاعرانه که بردی بردی باید به دادگاه برود تا به او اجازه مردن داده شود، درست مانند قربانیان بی گناه او التماس کردند که زنده بمانند
[ترجمه گوگل]عدالت شاعرانه ای که برادی به دادگاه می فرستد که می خواهد مجاز به مردن باشد، همانند قربانیان بی گناه او، خواستار اجازه زندگی است
11. I'm drawn to the poetic, sensuous qualities of her paintings.
[ترجمه ترگمان]به خصوصیات شاعرانه و شهوانی نقاشی او کشیده می شوم
[ترجمه گوگل]من به ویژگی های شاعرانه و جسمانی نقاشی هایش کشیده شده ام
12. There's a very rich poetic tradition in Gaelic.
[ترجمه ترگمان]در گیلی یک سنت شاعرانه بسیار غنی وجود دارد
[ترجمه گوگل]سنت بسیار شاعرانه شاعرانه در گیلکی وجود دارد
13. Her voice has a raw poetic beauty.
[ترجمه ترگمان] صداش یه زیبایی شاعرانه داره
[ترجمه گوگل]صدای او زیبایی شاعرانه خام است
14. Deanne Sokolin creates abstract, mournfully poetic black-and-white images of wrapped objects.
[ترجمه ترگمان]Deanne Sokolin تصاویر انتزاعی، سوگوارانه و سفید رنگ اشیا پیچیده را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]دین سوکولین تصاویر سیاه و سفید انتزاعی و شاعرانه ای از اشیاء پیچیده ایجاد می کند