کلمه جو
صفحه اصلی

untalented

انگلیسی به فارسی

بدون تردید


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of talented.
متضاد: gifted, talented

• not having a special skill or ability

جملات نمونه

1. You will not be an untalented guy,if you dare to let your dreams fly.
[ترجمه ترگمان]اگر جرات کنی رویاهای خود را به پرواز در بیاوری، آدم untalented نخواهی بود
[ترجمه گوگل]اگر شما جرات داشته باشید که رویاهای خود را بفروشید، شما یک مرد بی اهمیت نخواهید بود

2. Like many untalented people, he was full of futile energy.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از مردم untalented سرشار از انرژی بی هوده بود
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از افراد بی تفاوتی، پر از انرژی بی اهمیت بود

3. Untalented sports teams often resort to dirty tricks to win.
[ترجمه ترگمان]تیم های ورزشی untalented اغلب به حقه های کثیف متوسل می شوند تا برنده شوند
[ترجمه گوگل]تیم های ورزشی غیرمتعارف اغلب به ترفندهای کثیف برای پیروزی پی می برند

4. Abstract art is a product of the untalented, sold by the unprincipled to the utterly bewildered.
[ترجمه ترگمان]هنر انتزاعی محصول of است که توسط اصول اخلاقی به کلی گیج شده است
[ترجمه گوگل]هنر نقاشی محصولی از بی اعتبار است که توسط بی قید و شرط به کاملا بی نظم فروخته می شود

5. She is untalented and unlearned.
[ترجمه ترگمان] اون \"untalented\" و \"unlearned\" - ه
[ترجمه گوگل]او بی اعتنا و نادان است

6. Yet Margaret holds a responsible position in marketing and is by no means untalented.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مارگارت یک موقعیت مسئولانه در بازاریابی دارد و به هیچ وجه untalented نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، مارگارت دارای مقام مسئول در بازاریابی است و به هیچ وجه بدون هزینه است

7. This man symbolizes everything wrong with Britain - a deeply untalented buffoon a thoroughly sinister interior.
[ترجمه ترگمان]این مرد نماد همه چیز در بریتانیا است - دلقک عمیقا untalented یک فضای داخلی کاملا شوم است
[ترجمه گوگل]این مرد همه چیز را با انگلستان اشتباه می گیرد - بویژه عمیقا بی تفاوتی که کاملا بی رحمانه است

8. Minneapolis, which was the first city this season, seemed to have an overabundance of untalented people.
[ترجمه ترگمان]\"مینیاپولیس\" که اولین شهر در این فصل بود به نظر می رسید بیش از حد مردم untalented را داشته باشد
[ترجمه گوگل]مینیاپولیس، که اولین شهر این فصل بود، به نظر می رسید بیش از حد مردم بی اهمیت است

9. This man symbolizes everything wrong with Britain - a deeply untalented buffoon, with a thoroughly sinister interior.
[ترجمه ترگمان]این مرد نماد همه چیز در بریتانیا است - یک دلقک عمیقا untalented، و فضای داخلی کاملا شوم دارد
[ترجمه گوگل]این مرد همه چیز را با انگلستان اشتباه می گیرد - بویژه عمیقا بی اعتنا، با یک درون کاملا شوم

10. When the Institute in St Petersburg failed to re-elect him as a member, Dr Perelman was left feeling an "absolutely ungifted and untalented person", said a friend.
[ترجمه ترگمان]یکی از دوستانش گفت: \"وقتی انستیتو در سن پترزبورگ نتوانست او را به عنوان یک عضو انتخاب کند، دکتر\" Perelman \"یک نفر\" کاملا \"و\" untalented \" را احساس کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که موسسه در سنت پترزبورگ موفق به انتخاب او به عنوان یک عضو شد، دکتر Perelman احساس شد که یک فرد کاملا شلوغ و بدون استعداد است، گفت: یک دوست

پیشنهاد کاربران

without a natural ability to do something well

بی استعداد


کلمات دیگر: