1. Joe had a low, guttural voice with a mid-Western accent.
[ترجمه ترگمان]جو صدایی آهسته و خشن داشت با لهجه نیمه غربی
[ترجمه گوگل]جو دارای صدای کمری بود که با لهجه میانه ای غربی بود
2. His guttural utterances are accompanied by erudite subtitles.
[ترجمه ترگمان]صداش با زیرنویس erudite - - ه
[ترجمه گوگل]سخنان بوسه او با زیرنویس های متمایز همراه است
3. We could hear the guttural growling of still more coming from underground burrows.
[ترجمه ترگمان]ما می توانستیم صدای غرولند the از اعماق زمین زیرزمینی را بشنویم
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم گوش دهان و دندان را بیشتر از زانوهای زیرزمینی بشنویم
4. That meant learning their language, composed mostly of guttural noises, facial expressions, arm movements and gestures.
[ترجمه ترگمان]این به معنای یادگیری زبان آن ها بود که اغلب از صداهای حلقی، حالات صورت، حرکات دست و حرکات دست تشکیل می شد
[ترجمه گوگل]این به معنای یادگیری زبان آنها بود، عمدتا از صداهای سرگیجه، علامت صورت، حرکات بازو و حرکات تشکیل شده بود
5. With a small guttural sigh she relaxed and allowed him to part her thighs.
[ترجمه ترگمان]نفس راحتی کشید و به او اجازه داد تا پاهایش را از هم جدا کند
[ترجمه گوگل]با صدای کوچک گوارشی، او آرام شد و اجازه داد او ران خود را ببندد
6. The talk began to waft over me, Halema's guttural Arabic being too quick and too difficult for me to catch.
[ترجمه ترگمان]صحبت کردن از طرف من شروع شد، زبان عربی guttural که تند و تند بود و برای من بسیار دشوار بود
[ترجمه گوگل]گفتگو شروع به پر کردن من کرد، زبان عربی Halema که خیلی سریع و خیلی دشوار بود برای گرفتن
7. Mike made some guttural noise to indicate that he had heard me.
[ترجمه ترگمان]مایک چند بار سر و صدا کرد تا نشان دهد که صدای من را شنیده است
[ترجمه گوگل]مایک چند صدای جراحی ایجاد کرد تا نشان دهد که من را شنید
8. Their speech, when they cried out, was guttural.
[ترجمه ترگمان]وقتی گریه می کردند از ته دل حرف می زدند
[ترجمه گوگل]سخنرانی آنها، زمانی که آنها گریه می کردند، گلی بود
9. An archer with the guttural accent of a native of Reikwald forest agreed with the fanatic.
[ترجمه ترگمان]یک کماندار با لهجه خشن یک بومی اهل Reikwald با the موافق بود
[ترجمه گوگل]یک کماندار با لهجه ساقه یک بومی از جنگل ریکوالد با متعصب توافق داشت
10. The deep guttural sounds of the speaker were scarcely intelligible to the newly - waked, bewildered listener.
[ترجمه ترگمان]صدای خشن و خشن سخنران به زحمت به گوش بیدار شدن تازه بیدار شده بود
[ترجمه گوگل]صدای گوارشی عمیق بلندگو به راحتی قابل شنیدن است
11. Big in July darling summer is guttural and hoarse, what can you eat to come cure?
[ترجمه ترگمان]یک تابستان بزرگ ژوئیه از ته دل و از ته گلو چه چیزی می خوری که دارو بخوری؟
[ترجمه گوگل]بزرگ در ماه جولای تابستان عزیزم گلی و خنک است، چه چیزی می توانید بخورید تا درمان شود؟
12. My caress provoked a long, guttural gnarl.
[ترجمه ترگمان]نوازش من مکرر و gnarl از گلویش خارج شد
[ترجمه گوگل]پرستش من یک gnarl طولانی، guttural ایجاد کرد
13. Meeting companion has gastric sinusitis guttural eyewinker the symptom with painful the pit of the stomach?
[ترجمه ترگمان]ملاقات با هم صحبت از ته معده در ریه ورم کرده، علائم درد شکم رو به درد میاره؟
[ترجمه گوگل]همراهی همسرداری سینوزیت معده چشمانشیر گوارشی علائم دردناک حفره معده است؟
14. Meeting companion has gastric sinusitis guttural eyewinker feeling, the symptom with painful the pit of the stomach?
[ترجمه ترگمان]ملاقات با هم صحبت از ورم مفاصل است، علائم درد شکم را به درد می اورد، علائم درد شکم را به درد می اورد؟
[ترجمه گوگل]همراهی همسرم سینوزیت معده را احساس می کند، چشم عصبی گوارشی، علامت با دردناک حفره معده است؟