1. slop over
1- لبریز شدن،سر رفتن 2- (عامیانه) احساساتی شدن
2. She used to slop around all day in old jeans and sweatshirts.
[ترجمه ترگمان]او تمام روز را با شلوار جین و شلوار جین می پوشید
[ترجمه گوگل]او در تمام طول روز در شلوار جین و پیراهن قدیمی استفاده می کرد
3. Prisoners had to use slop buckets at night.
[ترجمه ترگمان]زندانیان باید در شب از سطل آشغال استفاده کنند
[ترجمه گوگل]زندانیان مجبور به استفاده از سطل شلاق در شب شدند
4. Jan would never slop around in old jeans.
[ترجمه ترگمان]جان هیچ وقت به شلوار جین پیر نگاه نمی کرد
[ترجمه گوگل]ژان هرگز در شلوار جین غرق نخواهد شد
5. He used to slop around all day in his pyjamas.
[ترجمه فاطمه عبدی] عادت داشت تمام روز با لباس خونه بگرده.
[ترجمه ترگمان]او تمام روز را با لباس خواب به اطراف نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او در تمام طول روز در لباس خواب خود استفاده کرد
6. Have you tried the slop that they call curry in the canteen?
[ترجمه فاطمه عبدی] اون آب زیپویی رو که توی بوفه بهش میگن خورش امتحان کردی/خوردی؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا این آشغال رو امتحان کردی که اونا تو رستوران کاری کرده باشن؟
[ترجمه گوگل]آیا شما سعی کرده اید که آنها را در غذا بخورید؟
7. Do you actually expect us to eat this slop?
[ترجمه ترگمان]واقعا انتظار داری که ما این آشغال رو بخوریم؟
[ترجمه گوگل]آیا در واقع ما انتظار داریم که این شیب را بخوریم؟
8. Drawbacks are the introduction of a bit more slop in the system and the potential for reduced access in tight spots.
[ترجمه ترگمان]معایب معرفی کمی بیش از حد در سیستم و پتانسیل برای کاهش دسترسی به نقاط سخت هستند
[ترجمه گوگل]ناتوانایی ها، معرفی سیستم اندکی بیشتر در سیستم و امکان دسترسی محدود در نقاط ضعف است
9. Don't slop over the girls.
[ترجمه ترگمان]به دخترها غذا نده
[ترجمه گوگل]بیش از دخترها نباشید
10. Don't slip - slop, as a lady.
[ترجمه ترگمان] آشغال نخور، به عنوان یه خانم
[ترجمه گوگل]لغزش نکنید - به عنوان یک خانم بگذارید
11. Clinton sat down beside the slop bucket and smiled at the two men.
[ترجمه ترگمان]کلینتون کنار سطل آشغال نشست و به دو مرد لبخند زد
[ترجمه گوگل]کلینتون در کنار سطل شیب نشسته و در دو مرد لبخند زد
12. It is wrong to slop and make messes that others have to clear up behind one.
[ترجمه ترگمان]این کار اشتباه است و باعث می شود که دیگران پشت یکی از آن ها پنهان شوند
[ترجمه گوگل]اشتباه است که به دام افتادن و جارو زنی بپردازیم که دیگران باید پشت آن را روشن کنند
13. Behind the slop was a grass back.
[ترجمه ترگمان]پشت این آشغال یک علف بود
[ترجمه گوگل]پشت شیب چمن پشتی بود
14. So the bread was deposited in the slop bucket.
[ترجمه ترگمان]پس نون توی سطل آشغال گذاشته شده بودن
[ترجمه گوگل]بنابراین نان در سطل شیب قرار داده شد