رجوع شود به: middle west
midwest
رجوع شود به: middle west
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: Middle West
انگلیسی به انگلیسی
• large agricultural area in northern central usa from ohio to the rocky mountains, great plains, middle west
the midwest is the central part of the usa.
the midwest is the central part of the usa.
جملات نمونه
1. Red foxes are indigenous to the East and Midwest parts of the U. S.
[ترجمه ترگمان]روباه قرمز بومی مناطق شرقی و میدوست ایالات متحد هستند اس
[ترجمه گوگل]روباه های سرخ بومی به قسمت های شرقی و مرکزی U S
[ترجمه گوگل]روباه های سرخ بومی به قسمت های شرقی و مرکزی U S
2. Kentucky and Louisville both are in the Midwest.
[ترجمه ترگمان]کنتاکی و لوئیزویل هر دو در غرب میانه هستند
[ترجمه گوگل]کنتاکی و لوئیزویل هر دو در غرب میانه هستند
[ترجمه گوگل]کنتاکی و لوئیزویل هر دو در غرب میانه هستند
3. Even when the economy in the Midwest came back in the late eighties, labor was still flat on its back.
[ترجمه ترگمان]حتی زمانی که اقتصاد \"مید وست\" در اواخر دهه هشتاد میلادی باز گشت، نیروی کار هنوز در پشت آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که اقتصاد در غرب میانه در اواخر دهه هشتاد ظاهر شد، کار هنوز هم در پشت بود
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که اقتصاد در غرب میانه در اواخر دهه هشتاد ظاهر شد، کار هنوز هم در پشت بود
4. In much of the South and Midwest, the proportion is below 15 percent, and often below 5 percent.
[ترجمه ترگمان]در بیشتر قسمت های جنوبی و میدوست، نسبت کم تر از ۱۵ درصد است و اغلب کم تر از ۵ درصد است
[ترجمه گوگل]در بخش جنوب و غرب غرب، این نسبت کمتر از 15 درصد است و اغلب کمتر از 5 درصد است
[ترجمه گوگل]در بخش جنوب و غرب غرب، این نسبت کمتر از 15 درصد است و اغلب کمتر از 5 درصد است
5. Louis, clear signs that the industrial Midwest will receive a lot of attention from the candidates over the next two months.
[ترجمه ترگمان]لوییس، نشانه هایی واضح از اینکه غرب میانه در طول دو ماه آینده توجه بسیاری از نامزدها را به خود جلب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]لوئیس، علائم روشن را نشان می دهد که غرب میانه صنعتی توجه زیادی را از کاندیداها در طی دو ماه آینده دریافت می کند
[ترجمه گوگل]لوئیس، علائم روشن را نشان می دهد که غرب میانه صنعتی توجه زیادی را از کاندیداها در طی دو ماه آینده دریافت می کند
6. The hard rains have eroded topsoil in the Midwest.
[ترجمه ترگمان]بارش های سنگین خاک سطحی را در غرب میانه ویران کرده است
[ترجمه گوگل]باران های سنگین خاک های روغنی در غرب میانه را از بین می برند
[ترجمه گوگل]باران های سنگین خاک های روغنی در غرب میانه را از بین می برند
7. Comair, a regional carrier in the Midwest and Florida, said the plane was Flight 327
[ترجمه ترگمان]Comair یک ناو منطقه ای در میدوست و فلوریدا گفت که هواپیما ۳۲۷ پرواز است
[ترجمه گوگل]کمیر، ناو هواپیمابر منطقه ای در میانه غرب و فلوریدا، گفت که این هواپیما Flight 327 بود
[ترجمه گوگل]کمیر، ناو هواپیمابر منطقه ای در میانه غرب و فلوریدا، گفت که این هواپیما Flight 327 بود
8. In Minnesota and states of the northern Midwest a Scandinavian lilt is apparent in the local accent.
[ترجمه ترگمان]در مینه سوتا و ایالت های شمالی میانه یک وزن اسکاندیناوی در لهجه محلی دیده می شود
[ترجمه گوگل]در مینه سوتا و ایالات شمال غرب میانه یک لهستانی اسکاندیناوی در لهجه محلی آشکار است
[ترجمه گوگل]در مینه سوتا و ایالات شمال غرب میانه یک لهستانی اسکاندیناوی در لهجه محلی آشکار است
9. The current wild weather through the West and Midwest again has raised the question: Is global warming finally asserting itself?
[ترجمه ترگمان]آب و هوای آزاد کنونی از غرب و غرب میانه سوال را مطرح کرده است: آیا گرم شدن جهانی هوای کره زمین در نهایت خود را تثبیت کرده است؟
[ترجمه گوگل]آب و هوای کنونی وحشی در غرب و غرب میانه این سوال را مطرح کرده است: آیا گرم شدن کره زمین در نهایت خود را بیان می کند؟
[ترجمه گوگل]آب و هوای کنونی وحشی در غرب و غرب میانه این سوال را مطرح کرده است: آیا گرم شدن کره زمین در نهایت خود را بیان می کند؟
10. In the Midwest, introspection is practically forbidden.
[ترجمه ترگمان]در غرب میانه، درون گرایی و باطن گرایی عملا ممنوع است
[ترجمه گوگل]در غرب میانه، خودآزمایی عملا ممنوع است
[ترجمه گوگل]در غرب میانه، خودآزمایی عملا ممنوع است
11. In the Midwest, snowmobile brigades delivered food and medicine.
[ترجمه ترگمان]در غرب میانه، ماشین های برفی مواد غذایی و دارو را تحویل دادند
[ترجمه گوگل]در میدوید، تیپ های برفی حمل و نقل غذا و دارو را تحویل دادند
[ترجمه گوگل]در میدوید، تیپ های برفی حمل و نقل غذا و دارو را تحویل دادند
12. In the grain-growing Midwest, however, the roaring prices are simply a golden wave of opportunity.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در غرب با رشد گندم، قیمت غران یک موج طلایی از فرصت است
[ترجمه گوگل]با این حال، در غرب روستای دانه در حال رشد، قیمت طوفان به سادگی یک موج طلایی فرصت است
[ترجمه گوگل]با این حال، در غرب روستای دانه در حال رشد، قیمت طوفان به سادگی یک موج طلایی فرصت است
13. It also flies three routes in the Midwest, under contract to Delta and Northwest, using 70-seat jet aircraft.
[ترجمه ترگمان]این کشور همچنین با استفاده از هواپیماهای جت ۷۰ سرنشین، سه مسیر را در غرب میانه، تحت قرارداد دلتا و شمال غربی، به پرواز در آورده است
[ترجمه گوگل]همچنین سه مسیر در غرب میانه، تحت قرارداد به دلتا و شمال غربی، با استفاده از هواپیمای جت هواپیما 70 نفر پرواز می کند
[ترجمه گوگل]همچنین سه مسیر در غرب میانه، تحت قرارداد به دلتا و شمال غربی، با استفاده از هواپیمای جت هواپیما 70 نفر پرواز می کند
14. A tornado destroyed grain crops across much of the Midwest.
[ترجمه ترگمان]گردباد محصولات غلات در سرتاسر غرب میانه را نابود کرد
[ترجمه گوگل]گردباد نابود محصولات غلات در بسیاری از میدویست
[ترجمه گوگل]گردباد نابود محصولات غلات در بسیاری از میدویست
15. They clashed against each other on the great plains of the American Midwest.
[ترجمه ترگمان]آن ها در دشت های بزرگ غرب میانه آمریکا با هم درگیر شدند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی دشت های بزرگ غرب میانه قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی دشت های بزرگ غرب میانه قرار دارند
پیشنهاد کاربران
غرب میانه
ایالات میانه غربی آمریکا
بخشی از ایالات متحده ( میان کوه های راکی و مرز شرقی اوهایو و شمال ایالت اوکلاهوما )
Midwest face: قیافه دهاتی
کلمات دیگر: