• in a cumulative manner (increasing by successive additions, collective)
cumulatively
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. At first, the drug does no harm, but cumulatively its effects are bad.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دارو آسیب نمی زند، اما اثرات آن بد است
[ترجمه گوگل]در ابتدا، دارو به هیچ وجه آسیب نمی زند، اما اثرات آن به طور کلی بد است
[ترجمه گوگل]در ابتدا، دارو به هیچ وجه آسیب نمی زند، اما اثرات آن به طور کلی بد است
2. Cumulatively, these archaeological discoveries give a very clear picture of Celtic life.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کشفیات باستان شناسی تصویر روشنی از زندگی سلتیک را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]در مجموع، این اکتشافات باستان شناسی یک تصویر بسیار واضح از زندگی سلتیک ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در مجموع، این اکتشافات باستان شناسی یک تصویر بسیار واضح از زندگی سلتیک ارائه می دهد
3. Each of the four movements that cumulatively created the modern worldview arose in response to a noble quest.
[ترجمه ترگمان]هر یک از چهار جنبش که cumulatively جدید را ایجاد کردند، در پاسخ به یک جست و جوی شریف برخاسته بودند
[ترجمه گوگل]هر یک از چهار جنبش که به طور انحصاری دنیای مدرن را ایجاد کردند، در پاسخ به یک تلاش شریف به وجود آمد
[ترجمه گوگل]هر یک از چهار جنبش که به طور انحصاری دنیای مدرن را ایجاد کردند، در پاسخ به یک تلاش شریف به وجود آمد
4. Cumulatively these transcribed minutes help us to see the gradual changes in policy when both sides were willing to risk rebuff.
[ترجمه ترگمان]cumulatively این دقایق رونویسی شده به ما کمک می کنند تا تغییرات تدریجی در سیاست را هنگامی که هر دو طرف مایل به رد ریسک بودند، ببینیم
[ترجمه گوگل]به طور کلی این دقیقه های رونویسی به ما کمک می کند تا تغییرات تدریجی سیاست را ببینیم، زمانی که هر دو طرف مایل بودند که ریسک کنند
[ترجمه گوگل]به طور کلی این دقیقه های رونویسی به ما کمک می کند تا تغییرات تدریجی سیاست را ببینیم، زمانی که هر دو طرف مایل بودند که ریسک کنند
5. Cumulatively, employers have paid out more than $18million to online workers through oDesk, up from the $100-million mark last October.
[ترجمه ترگمان]در ماه اکتبر گذشته، کارفرمایان بیش از ۱۸ میلیون دلار به کارگران آنلاین از طریق oDesk پرداخت کردند که این مبلغ از ۱۰۰ میلیون دلار در ماه اکتبر گذشته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در مجموع، کارفرمایان بیش از 18 میلیون دلار برای کارکنان آنلاین از طریق oDesk پرداخت کرده اند، که از ماه مارس گذشته به 100 میلیون دلار رسیده است
[ترجمه گوگل]در مجموع، کارفرمایان بیش از 18 میلیون دلار برای کارکنان آنلاین از طریق oDesk پرداخت کرده اند، که از ماه مارس گذشته به 100 میلیون دلار رسیده است
6. The hope is that, cumulatively, this will create a new carbon-absorbing mass nearly half the size of New York's Central Park.
[ترجمه ترگمان]امید این است که cumulatively، یک جرم جذب کربن جدید تقریبا نصف اندازه پارک مرکزی نیویورک ایجاد کند
[ترجمه گوگل]امید است که به طور کلی این توده جدید جذب کربن را که تقریبا نیمی از پارک مرکزی نیویورک را تشکیل می دهد، ایجاد کند
[ترجمه گوگل]امید است که به طور کلی این توده جدید جذب کربن را که تقریبا نیمی از پارک مرکزی نیویورک را تشکیل می دهد، ایجاد کند
7. It's all of those destructive factors working cumulatively and occurring much more rapidly than scientists had expected.
[ترجمه ترگمان]همه آن عوامل مخربی که در حال کار کردن هستند و خیلی سریع تر از آنچه که دانشمندان پیش بینی کرده بودند اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]این همه عوامل مخرب است که به طور جمعی کار می کنند و بسیار سریعتر از دانشمندان انتظار می رود
[ترجمه گوگل]این همه عوامل مخرب است که به طور جمعی کار می کنند و بسیار سریعتر از دانشمندان انتظار می رود
8. She has since cumulatively sold 26 000 units of 10 self-published titles, most priced between $ 99 and $ 9
[ترجمه ترگمان]او از آن زمان ۲۶ هزار نسخه از ۱۰ عنوان خود را فروخته است که اغلب آن ها بین ۹۹ تا ۹ دلار قیمت دارند
[ترجمه گوگل]او از آن زمان به طور کلی 26000 واحد از 10 عناوین خود را منتشر کرده است که بیشترین قیمت بین 99 دلار و 9 دلار است
[ترجمه گوگل]او از آن زمان به طور کلی 26000 واحد از 10 عناوین خود را منتشر کرده است که بیشترین قیمت بین 99 دلار و 9 دلار است
9. Cumulatively, all of these changes amount to a historic merger, at long last, of two technologies that have already proved revolutionary in their own right.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، همه این تغییرات به ادغام تاریخی، یعنی دو تکنولوژی که قبلا در سمت راست خود انقلابی به اثبات رسیده اند، منجر می شود
[ترجمه گوگل]به طور کلی، تمام این تغییرات به یک ادغام تاریخی، در نهایت، از دو تکنولوژی که قبلا انقلابی بوده اند را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، تمام این تغییرات به یک ادغام تاریخی، در نهایت، از دو تکنولوژی که قبلا انقلابی بوده اند را به خود اختصاص داده است
10. Cumulatively, from 2000 to end 200 WHO estimates that accelerated measles immunization, boosted by this initiative, has averted 3 million deaths.
[ترجمه ترگمان]cumulatively، از سال ۲۰۰۰ تا پایان به ۲۰۰ سازمان بهداشت جهانی که ایمن سازی سرخک را تسریع کرده است، این ابتکار را افزایش داده است و منجر به مرگ ۳ میلیون نفر شده است
[ترجمه گوگل]در مجموع، از سال 2000 تا پایان سال 200 WHO برآورد کرده است که ایمن سازی سرخک با سرعت بخشیدن به این ابتکار، مانع از مرگ 3 میلیون شد
[ترجمه گوگل]در مجموع، از سال 2000 تا پایان سال 200 WHO برآورد کرده است که ایمن سازی سرخک با سرعت بخشیدن به این ابتکار، مانع از مرگ 3 میلیون شد
11. Cumulatively, these aspects explain why Spanish, unlike other immigrant languages, hasn’t faded away.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این جنبه ها توضیح می دهند که چرا زبان اسپانیایی برخلاف دیگر زبان های مهاجران از بین نرفته است
[ترجمه گوگل]در مجموع، این جنبه ها توضیح می دهند که اسپانیایی، بر خلاف سایر زبان های مهاجر، از بین رفته است
[ترجمه گوگل]در مجموع، این جنبه ها توضیح می دهند که اسپانیایی، بر خلاف سایر زبان های مهاجر، از بین رفته است
12. Mind has become self - reproducing through man's capacity to transmit experience and its products cumulatively.
[ترجمه ترگمان]ذهن از طریق توانایی مردان برای انتقال تجربه و محصولات آن به خود تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]ذهن خود را از طریق توانایی انسان برای انتقال تجربیات و محصولات خود به طور انفرادی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]ذهن خود را از طریق توانایی انسان برای انتقال تجربیات و محصولات خود به طور انفرادی تبدیل می کند
13. His administration was plagued by one petty scandal after another, cumulatively very damaging.
[ترجمه ترگمان]دولت او از یک رسوایی کوچک به ستوه آمده بود، cumulatively بسیار زیان آور بود
[ترجمه گوگل]حکومت او توسط یک رسوایی کوچک پس از دیگری، به طور کلی بسیار مضر بود
[ترجمه گوگل]حکومت او توسط یک رسوایی کوچک پس از دیگری، به طور کلی بسیار مضر بود
14. In any liberal democracy a mobilization of bias is cumulatively created by the outcomes of political and social conflicts.
[ترجمه ترگمان]در هر دموکراسی لیبرال، بسیج تعصب توسط نتایج درگیری های سیاسی و اجتماعی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]در هر دموکراسی لیبرال بسیج تعصب به طور انحصاری حاصل نتایج درگیری های سیاسی و اجتماعی است
[ترجمه گوگل]در هر دموکراسی لیبرال بسیج تعصب به طور انحصاری حاصل نتایج درگیری های سیاسی و اجتماعی است
پیشنهاد کاربران
در مجموع
🌟 مجموعه.
🌟 بصورت تجمعی.
🌟 بصورت تجمعی.
به طور کلی
کلمات دیگر: