(بیشتر با: on) شرکت کردن، حضور داشتن، (روش اعتراض: شرکت کنندگان در محل می نشینند و سد معبر می کنند) اعتصاب نشسته، تحصن، اعتراض نشسته، سد معبر به عنوان اعتراض، قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعترا
sit in
(بیشتر با: on) شرکت کردن، حضور داشتن، (روش اعتراض: شرکت کنندگان در محل می نشینند و سد معبر می کنند) اعتصاب نشسته، تحصن، اعتراض نشسته، سد معبر به عنوان اعتراض، قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعترا
انگلیسی به فارسی
قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعتراض
نشستن در، قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعتراض
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: sit-ins
حالات: sit-ins
• : تعریف: an organized passive occupation of a prohibited area, as in a racially segregated establishment, a university, or a corporation, to demonstrate against the policies pursued therein.
• stay-in strike; invade a building
جملات نمونه
1. It is hard to sit in Rome and strive against the Pope.
[ترجمه ترگمان]نشستن در رم و کوشش در برابر پاپ دشوار است
[ترجمه گوگل]سخت است در رم بنشینیم و در برابر پاپ تلاش کنیم
[ترجمه گوگل]سخت است در رم بنشینیم و در برابر پاپ تلاش کنیم
2. Let us cross over the river and sit in the hade of the trees.
[ترجمه ترگمان]بیا از رودخانه رد شویم و در وسط درخت ها بنشینیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ما را از طریق رودخانه عبور و نشستن در حاشیه درختان
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ما را از طریق رودخانه عبور و نشستن در حاشیه درختان
3. They had to sit in the waiting room for an hour.
[ترجمه ترگمان]برای ساعتی باید در اتاق انتظار می نشستند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند برای یک ساعت در اتاق انتظار نشستند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند برای یک ساعت در اتاق انتظار نشستند
4. The students sit in a circle on the floor.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در یک دایره روی زمین نشسته اند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در یک دایره در طبقه نشسته اند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در یک دایره در طبقه نشسته اند
5. Can we switch over I'd like to sit in your seat.
[ترجمه ترگمان]میشه جاتو عوض کنی من دوست دارم روی صندلی تو بشینم
[ترجمه گوگل]می توانیم سوئیچ کنیم، من می خواهم در صندلی شما نشسته باشم
[ترجمه گوگل]می توانیم سوئیچ کنیم، من می خواهم در صندلی شما نشسته باشم
6. We switch over? I'd like to sit in the sun, too.
[ترجمه ترگمان]جامون رو عوض کردیم؟ من هم دوست دارم توی آفتاب بشینم
[ترجمه گوگل]ما سوئیچ می کنیم؟ من هم می خواهم در خورشید بنشینم
[ترجمه گوگل]ما سوئیچ می کنیم؟ من هم می خواهم در خورشید بنشینم
7. Turf the cat out if you want to sit in the chair.
[ترجمه ترگمان]اگه میخوای روی صندلی بشینی گربه را خاموش کن
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید در صندلی بنشینید، از گربه خارج شوید
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید در صندلی بنشینید، از گربه خارج شوید
8. Let's sit in the shade and keep cool.
[ترجمه ترگمان]بیا در سایه بنشینیم و خونسرد باشیم
[ترجمه گوگل]بیایید در سایه بنشینیم و خنک شویم
[ترجمه گوگل]بیایید در سایه بنشینیم و خنک شویم
9. They sit in impotent opposition while the country goes to the dogs.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که کشور به سوی سگ ها می رود، در مقابل مخالفان ناتوان می نشینند
[ترجمه گوگل]آنها در مخالفت ناکافی نشسته اند در حالی که این کشور به سگ ها می رود
[ترجمه گوگل]آنها در مخالفت ناکافی نشسته اند در حالی که این کشور به سگ ها می رود
10. Dena took them into the courtyard to sit in the sun.
[ترجمه ترگمان]dena آن ها را به حیاط برد تا در آفتاب بنشیند
[ترجمه گوگل]دنا آنها را به حیاط برد تا به خورشید بنشینند
[ترجمه گوگل]دنا آنها را به حیاط برد تا به خورشید بنشینند
11. Come and sit in front of the fire.
[ترجمه ترگمان]بیا جلو آتش بنشین
[ترجمه گوگل]بیا و جلوی آتش بشینید
[ترجمه گوگل]بیا و جلوی آتش بشینید
12. Can we change over? I'd like to sit in the sun.
[ترجمه ترگمان]میشه دوباره عوض بشیم؟ دوست دارم در آفتاب بنشینم
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم تغییر کنیم؟ من می خواهم در خورشید بنشینم
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم تغییر کنیم؟ من می خواهم در خورشید بنشینم
13. I shall sit in for you while you go to the shops.
[ترجمه ترگمان]من در حالی که شما به مغازه ها می روید من برای شما خواهم نشست
[ترجمه گوگل]در حالی که به مغازه ها می آیید، باید برای شما بنشینم
[ترجمه گوگل]در حالی که به مغازه ها می آیید، باید برای شما بنشینم
14. This will enable the audience to sit in comfort while watching the shows.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که شنوندگان در حالی که نمایش را تماشا می کنند به راحتی بنشینند
[ترجمه گوگل]این باعث می شود مخاطبان در هنگام تماشای نمایش ها راحت نشست
[ترجمه گوگل]این باعث می شود مخاطبان در هنگام تماشای نمایش ها راحت نشست
پیشنهاد کاربران
بست نشینی
بست نشینی خیابانی
نشست، جلسه
کلمات دیگر: