کلمه جو
صفحه اصلی

exempted

انگلیسی به فارسی

معافیت، معاف کردن


جملات نمونه

1. he was exempted from paying customs duties
او از پرداخت حقوق گمرکی معاف شد.

پیشنهاد کاربران

تبرئه

مستثنی کردن، معاف کردن


Free from
excepted
Immune

مستثنی بودن از چیزی
معاف بودن از چیزی
مصون از
عاری از
بدون
خارج از




obsolete :
set apart

مجزا
سوا از
جدا از


کلمات دیگر: