کلمه جو
صفحه اصلی

nulliparous

انگلیسی به فارسی

ناپایدار


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a woman who has never given birth; barren (obstetrics)

جملات نمونه

1. But even young, nulliparous, and otherwise totally healthy women experience urinary incontinence.
[ترجمه ترگمان]اما حتی جوانان، nulliparous، و در غیر این صورت، زنان کاملا سالم بی اختیاری ادراری را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]اما حتی جوان، زودرس و در غیر این صورت کاملا سالم زنان بی اختیاری ادرار را تجربه می کنند

2. From 2003 to 200 00nulliparous women were enrolled in the trial: half were assigned to structured care and half to usual care.
[ترجمه ترگمان]از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰ ۰۰ زن در این محاکمه ثبت نام کردند: نیمی از آن ها به مراقبت های سازمان یافته و نیمی از مراقبت های معمول اختصاص داده شدند
[ترجمه گوگل]از سال 2003 تا 200، 200 زن نابالغ در دادگاه ثبت نام شدند: نیمی از آنها به مراقبت ساختار یافته و نیمی از مراقبت های معمول اختصاص داده شدند

3. Among nulliparous women, those with histories of abuse or difficult miscarriage or abortion had the highest risk for PTSD.
[ترجمه محمدرضا] در میان زنانی که تاکنون فرزندی به دنیا نیاورده‏ اند، آنان که سابقۀ تجاوز یا سقط - چه خودبخودی، چه خودخواسته - را داشته اند، بیش از همه در معرض خطر ابتلا به �اختلال اضطرابی پس از حادثه ( PTSD ) � قرار داشتند.
[ترجمه ترگمان]در میان زنان nulliparous، آن هایی که سابقه سو استفاده یا سقط یا سقط جنین را دارند بیش ترین ریسک را برای PTSD دارند
[ترجمه گوگل]در میان زنان نابالغ، کسانی که با سابقه سوءمصرف یا سقط جنین یا سقط جنین بیشترین خطر را برای PTSD داشتند

4. Methods 60 cases of full-term nulliparous women that delivery in our hospital were randomly divided into the experimental group (30 cases) and the control group (30 cases).
[ترجمه ترگمان]روش های ۶۰ مورد از زنان nulliparous که در بیمارستان ما تحویل داده می شوند به طور تصادفی به گروه آزمایش (۳۰ مورد)و گروه کنترل (۳۰ مورد)تقسیم شدند
[ترجمه گوگل]روش ها 60 مورد از زنان کامل زایمان که زایمان در بیمارستان ما به صورت تصادفی به گروه تجربی (30 مورد) و گروه کنترل (30 مورد) تقسیم شدند

5. It was suggested that the nulliparous women used to prefer the drug abortion as the method for terminating the pregnancy.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که زنان nulliparous سقط جنین را به عنوان روشی برای پایان دادن به دوران بارداری ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که زنان نابالغ سقط جنین را ترجیح دادند که به عنوان روش برای پایان دادن به بارداری ترجیح داده شود

6. The rate of symptomatic gall bladder disease among women of parity 1 was generally twice that of their nulliparous counterparts.
[ترجمه ترگمان]نرخ بیماری مزمن مثانه در میان زنان of ۱ به طور کلی دو برابر همتاهای nulliparous آن ها بود
[ترجمه گوگل]میزان بیماری علامتدار مثانه در زنان همجنس گرا 1 به طور کلی دو برابر نسبت به همجنس گرایان آنها بود

7. Methods We conducted a multicenter, randomized, double-blind trial involving nulliparous women who were at low risk for preeclampsia.
[ترجمه ترگمان]روش های ما یک آزمایش multicenter، تصادفی، دو برابر شامل nulliparous زن انجام دادیم که در معرض خطر کم for قرار داشتند
[ترجمه گوگل]روشها: ما یک آزمایش چند قسمتی، تصادفی، دو سو کور را انجام دادیم که زنان مبتلا به پره اکلامپسی کم خطر بودند

8. This stage is usually brief averaging 20 minutes for parous women and 50 minutes for nulliparous women.
[ترجمه ترگمان]این مرحله معمولا به طور متوسط ۲۰ دقیقه برای parous زن و ۵۰ دقیقه برای nulliparous زن خلاصه می شود
[ترجمه گوگل]این مرحله معمولا به طور متوسط ​​دقیقه ای 20 دقیقه برای زنان عادی و 50 دقیقه برای زنان نابالغ است

9. Early menarche, late menopause, or late 1st pregnancy increases risk. Women who have a 1st pregnancy after age 30 are at higher risk than those who are nulliparous.
[ترجمه ترگمان]menarche اولیه، یا اواخر دوره قاعدگی یا اواخر دوره بارداری، ریسک را افزایش می دهد زنانی که اولین بارداری را بعد از سن ۳۰ سالگی دارند در معرض خطر بالاتری از آن هایی هستند که مبتلا به دیابت هستند
[ترجمه گوگل]منارک اولیه، اواخر یائسگی یا بارداری در اواخر بارداری، خطر را افزایش می دهد زنانی که بارداری اول بارداری را بعد از 30 سالگی در معرض خطر بیشتری نسبت به کودکان مبتلا به زایمان هستند

10. Objective:To investigate the application of cephalic presentation score in predicting the mode of labour in nulliparous women with term singleton fetus with cephalic presentation.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق در مورد کاربرد امتیاز نمایش cephalic در پیش بینی حالت کار در nulliparous زن با term singleton fetus با ارائه cephalic
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور تعیین میزان نمره پیشنهادی در پیش بینی شیوع زایمان در زنان زایمان زود هنگام با جنین تک تک جنین با ارائه سونوگرافی انجام شد

11. Objective To evaluate the effect of combined subarachnoid epidural analgesia (CSEA) in labor pain relief and its side effects and selective bias in nulliparous women.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر of های اپیدورال subarachnoid (CSEA)در تسکین درد کار و اثرات جانبی آن و بایاس انتخابی در زنان nulliparous
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر متابولیسم مفصلی اپیدورال سوارآهنوئیدی (CSEA) در تسکین درد شغلی و اثرات جانبی آن و تعصب انتخابی در زنان زایمان زودرس

12. Researchers conducted a telephone survey to examine the prevalence of and risk factors for PTSD among 1581 nulliparous pregnant women.
[ترجمه ترگمان]محققان یک نظرسنجی تلفنی انجام دادند تا شیوع و عوامل خطر حادثه پس از حادثه در بین سال ۱۵۸۱ در مورد زنان باردار را مورد بررسی قرار دهند
[ترجمه گوگل]محققان یک مطالعه تلفنی برای بررسی شیوع و عوامل خطر ابتلا به PTSD را در میان 1581 زن باردار مجردی انجام دادند

13. Linear parameters of location were measured. Results The shape and position of pelvic floor organs of nulliparous women were clearly displayed.
[ترجمه ترگمان]پارامترهای خطی مکان اندازه گیری شدند نتایج شکل و موقعیت اندام های کف لگن زنان nulliparous به وضوح نمایش داده شدند
[ترجمه گوگل]پارامترهای خطی مکان مشخص شد نتایج: شکل و موقعیت اندام های کف لگن زنان نازک به طور واضح نمایش داده شد

14. Conclusion At this institution, women undergoing VBAC are at similarly high risk of anal sphincter laceration, compared with nulliparous women.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در این موسسه، زنانی که تحت فشار قرار می گیرند در مقایسه با زنان nulliparous در معرض خطر بسیار بالایی قرار دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری در این مؤسسه، زنان مبتلا به VBAC در معرض خطر بالایی از اختلالات اسفنکتر مقعد هستند، در مقایسه با زنان نابالغ

پیشنهاد کاربران

نازایی

خانمی که هنوز زایمانی نداشته است

بدون تجربه زایمان
نخست زا

اصطلاح مامایی در معنی خانمی که تا کنون هیچ تجربه زایمانی نداشته است


کلمات دیگر: