اسم خاص مذکر (مخفف: sid)
sidney
اسم خاص مذکر (مخفف: sid)
انگلیسی به فارسی
اسم خاص مذکر (مخفف: Sid)
فیلیپ سیدنی (شاعر و درباری انگلیسی: 1554 - 86)
سیدنی
انگلیسی به انگلیسی
• male first name; female first name; family name; name of several cities and towns in the usa; sydney (australia); town in manitoba (canada); town in british columbia (canada); sir philip sidney (1554-1586), english writer and poet, member of queen elizabeth's court
جملات نمونه
1. Oh, hi there. You must be Sidney.
[ترجمه ترگمان] اوه، سلام تو باید سیدنی باشی
[ترجمه گوگل]اوه سلام سلام شما باید سیدنی باشید
[ترجمه گوگل]اوه سلام سلام شما باید سیدنی باشید
2. The new Sidney Shelton novel is to be adapted for film later in the year.
[ترجمه ترگمان]این رمان جدید سیدنی در سال آینده برای فیلم ساخته خواهد شد
[ترجمه گوگل]رد جدید سیدنی شلتون برای فیلم در سال آینده اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]رد جدید سیدنی شلتون برای فیلم در سال آینده اقتباس شده است
3. Sidney as a poet, therefore, understandably asserts the improving role of poetry against those hostile to literature.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سیدنی به عنوان یک شاعر، تاکید می کند که اصلاح نقش شعر بر علیه آنانی که مخالف ادبیات هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیدنی به عنوان شاعری، به وضوح تصور می کند نقش بهبود شعر علیه متفکران ادبیات را تأیید می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیدنی به عنوان شاعری، به وضوح تصور می کند نقش بهبود شعر علیه متفکران ادبیات را تأیید می کند
4. The hapless Sidney Barnett was found guilty of assault and severely reprimanded by the court.
[ترجمه ترگمان]سیدنی بارنت hapless بدبخت در مورد حمله مجرم شناخته شد و به شدت توسط دادگاه مورد توبیخ قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سیدنی بارالت بی رحم به اتهام تجاوز و مجازات توسط دادگاه محکوم شد
[ترجمه گوگل]سیدنی بارالت بی رحم به اتهام تجاوز و مجازات توسط دادگاه محکوم شد
5. Its present director is Sidney Newey, a successful career railwayman who sees almost endless possibilities for new routes.
[ترجمه ترگمان]رئیس کنونی آن سیدنی Newey است که یک ورزش کار حرفه ای موفق است که فرصت های نامحدودی را برای مسیرهای جدید می بیند
[ترجمه گوگل]مدیر فعلی آن، سیدنی نوی است، یک راه آهن کارآفرین موفق که فرصتهای تقریبا بی پایان برای مسیرهای جدید را می بیند
[ترجمه گوگل]مدیر فعلی آن، سیدنی نوی است، یک راه آهن کارآفرین موفق که فرصتهای تقریبا بی پایان برای مسیرهای جدید را می بیند
6. Sidney Webb and Beveridge were equally careful in expressing their views.
[ترجمه ترگمان]سیدنی وب و Beveridge در بیان دیدگاه های خود به همان اندازه مراقب بودند
[ترجمه گوگل]سیدنی وب و بویرجین در بیان دیدگاه هایشان دقیق بودند
[ترجمه گوگل]سیدنی وب و بویرجین در بیان دیدگاه هایشان دقیق بودند
7. Sidney Fawcett Sidney was a tall young man like his brother George.
[ترجمه ترگمان]سیدنی Fawcett سیدنی یک جوان بلند قد مانند برادرش جورج بود
[ترجمه گوگل]سیدنی فاوست سیدنی یک مرد جوان بلند مانند برادرش جورج بود
[ترجمه گوگل]سیدنی فاوست سیدنی یک مرد جوان بلند مانند برادرش جورج بود
8. Actor Sidney Poitier was honoured with a Life Achievement Award.
[ترجمه ترگمان]سیدنی Poitier بازیگر نقش مکمل زندگی است
[ترجمه گوگل]بازیگر سیدنی پوفی در جایزه ی موفقیت زندگی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بازیگر سیدنی پوفی در جایزه ی موفقیت زندگی قرار گرفت
9. She found her husband Sidney sexually repulsive.
[ترجمه ترگمان]اون شوهرش \"سیدنی\" رو از نظر جنسی زننده پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او همسر سیدنی خود را مخدوش کرد
[ترجمه گوگل]او همسر سیدنی خود را مخدوش کرد
10. Sidney got married in full army uniform.
[ترجمه ترگمان]سیدنی با لباس ارتش کامل ازدواج کرده
[ترجمه گوگل]سیدنی در لباس ارتش کامل ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]سیدنی در لباس ارتش کامل ازدواج کرد
11. The Fabians, Sidney and Beatrice Webb in particular, devoted themselves to the analysis of social and economic conditions.
[ترجمه ترگمان]The، سیدنی و بئاتریس وب به طور خاص خود را وقف تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی کردند
[ترجمه گوگل]فابیان ها، سیدنی و بیتریس وب مخصوصا خود را به تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی اختصاص داده اند
[ترجمه گوگل]فابیان ها، سیدنی و بیتریس وب مخصوصا خود را به تجزیه و تحلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی اختصاص داده اند
12. I have very affectionate memories of Sidney, one of the elder Fawcett boys.
[ترجمه ترگمان]من خاطرات بسیار احساساتی از سیدنی دارم، یکی از بچه های ارشد Fawcett
[ترجمه گوگل]من خاطرات بسیار خوبی از سیدنی، یکی از پسران بزرگ فاوکت دارم
[ترجمه گوگل]من خاطرات بسیار خوبی از سیدنی، یکی از پسران بزرگ فاوکت دارم
13. Monnett and a buddy, Jack Smith, of Sidney, Ohio, strolled to an upper-deck to watch the sea.
[ترجمه ترگمان]Monnett و یک رفیق، جک اسمیت، از سیدنی، اوهایو، به روی عرشه بالایی قدم زدند تا دریا را تماشا کنند
[ترجمه گوگل]مونتی و یک دوست جک اسمیت، از سیدنی، اوهایو، به یک عرشه بالایی برای تماشای دریا رفتند
[ترجمه گوگل]مونتی و یک دوست جک اسمیت، از سیدنی، اوهایو، به یک عرشه بالایی برای تماشای دریا رفتند
14. Luckily Sidney Herbert was secretary of state at war, and putty in her hands.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه سیدنی هربرت وزیر کشور در جنگ و بتونه در دست او بود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه سیدنی هربرت وزیر امور خارجه در جنگ بود و بتونه در دستش بود
[ترجمه گوگل]خوشبختانه سیدنی هربرت وزیر امور خارجه در جنگ بود و بتونه در دستش بود
15. We got her from Sidney Fawcett, but she had a rather unfortunate weakness.
[ترجمه ترگمان]ما اونو از سیدنی Fawcett بیرون آوردیم ولی اون یه نقطه ضعف خیلی بد داشت
[ترجمه گوگل]ما او را از سیدنی فاوست گرفتیم، اما او تا به حال ضعف نسبتا ناخوشایند داشت
[ترجمه گوگل]ما او را از سیدنی فاوست گرفتیم، اما او تا به حال ضعف نسبتا ناخوشایند داشت
پیشنهاد کاربران
🌟آقای فلیپ سیدنی ( ۱۵۵۴ - ۱۵۸۶ ) ، نویسنده و شاعر انگلیسی، عضو دربار ملکه الیزابت است.
کلمات دیگر: