1- بازگشتن 2- باز یافتن، دوباره به دست آوردن 3- عمل متقابل کردن، تلافی کردن
get back
1- بازگشتن 2- باز یافتن، دوباره به دست آوردن 3- عمل متقابل کردن، تلافی کردن
انگلیسی به فارسی
بازگشتن
پس گرفتن، باز یافتن
برگرد
انگلیسی به انگلیسی
• return
مترادف و متضاد
regain
Do something to hurt or harm someone who has hurt or harmed you
Synonyms: reclaim, recoup, recover, repossess, retrieve, salvage
Antonyms: lose, miss, pass
Synonyms: arrive home, come back, come home, reappear, revert, revisit, turn back
Antonyms: depart, go away, leave
جملات نمونه
1. I think I ought to get back to work.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم باید برگردم سر کارم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم باید کار خود را ادامه دهم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم باید کار خود را ادامه دهم
2. Wait here until I get back.
[ترجمه ترگمان]همینجا منتظر بمون تا من برگردم
[ترجمه گوگل]صبر کن تا دوباره برگشتم
[ترجمه گوگل]صبر کن تا دوباره برگشتم
3. Could you get back to the place where you witnessed the crime?
[ترجمه ترگمان]میتونی برگردی به جایی که شاهد جنایت بودی؟
[ترجمه گوگل]می توانید به جایی که در آن جرم دیده اید، بازگردید؟
[ترجمه گوگل]می توانید به جایی که در آن جرم دیده اید، بازگردید؟
4. I'll see you when I get back.
[ترجمه ترگمان]وقتی برگشتم میبینمت
[ترجمه گوگل]وقتی که برگشتم، وقتی می بینمت
[ترجمه گوگل]وقتی که برگشتم، وقتی می بینمت
5. We retraced our route in an attempt to get back on the right path.
[ترجمه ترگمان]ما مسیر خودمون رو برای برگشتن به مسیر درست پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]مسیر ما را در تلاش برای بازگشت به مسیر درست به مسیر بازگشتیم
[ترجمه گوگل]مسیر ما را در تلاش برای بازگشت به مسیر درست به مسیر بازگشتیم
6. I'll get back as quick as I can.
[ترجمه ترگمان]با بیش ترین سرعتی که می توانم برمی گردم
[ترجمه گوگل]من به همان اندازه سریع می توانم بروم
[ترجمه گوگل]من به همان اندازه سریع می توانم بروم
7. Let's get back to the point.
[ترجمه ترگمان]برگردیم سر اصل مطلب
[ترجمه گوگل]بیایید به عقب برگردیم
[ترجمه گوگل]بیایید به عقب برگردیم
8. Let's get back to the subject.
[ترجمه ترگمان]بیا برگردیم سر اصل مطلب
[ترجمه گوگل]بیایید به موضوع برسیم
[ترجمه گوگل]بیایید به موضوع برسیم
9. If you get back in time, you can come with us.
[ترجمه ترگمان]، اگه سر وقت برگردی می تونی با ما بیای
[ترجمه گوگل]اگر به عقب برگردید، می توانید با ما بیائید
[ترجمه گوگل]اگر به عقب برگردید، می توانید با ما بیائید
10. What time will you get back?
[ترجمه ترگمان]چه ساعتی بر می گردی؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی به عقب برمیگردی؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی به عقب برمیگردی؟
11. I was eager to get back to work as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]مشتاق بودم هرچه زودتر برگردم سر کارم
[ترجمه گوگل]من مشتاق بودم که در اسرع وقت به کار بازگردم
[ترجمه گوگل]من مشتاق بودم که در اسرع وقت به کار بازگردم
12. She'd ring around and get back to me.
[ترجمه ترگمان]او حلقه را دور زد و به طرف من برگشت
[ترجمه گوگل]او در اطراف چرخید و به من برگشت
[ترجمه گوگل]او در اطراف چرخید و به من برگشت
13. Come on, George, we'd better get back now.
[ترجمه Hosna] بیا ، جورج، بهتره الان برگردیم
[ترجمه ترگمان]بیا، جورج، بهتر است برگردیم[ترجمه گوگل]بیا بریم، جورج، ما بهتر از حالا خواهیم بود
14. I woke early,but couldn't get back to sleep.
[ترجمه ترگمان]صبح زود از خواب بیدار شدم، اما نمی توانستم به خواب برگردم
[ترجمه گوگل]من زود بیدار شدم، اما نمی توانستم به خواب بروم
[ترجمه گوگل]من زود بیدار شدم، اما نمی توانستم به خواب بروم
پیشنهاد کاربران
پس گرفتن
قرض را برگرداندن
معنی برگشتن بهتر است
دوباره با هم بودن ( زن و شوهر )
Come home
get back means move back or away
تلافی کردن
پس گرفتن ( پول )
برگشتن ( مثل برگشتن از سفر )
مراجعت کردن
مراجعت کردن
سراغ ( کسی یا چیزی ) رفتن
بیا عقب
1_بازگشتن
۲ - برگرداندن قرض
۳ - برگشتن به یک وضیعت، موقعیت، و. . .
آسان تر.
۲ - برگرداندن قرض
۳ - برگشتن به یک وضیعت، موقعیت، و. . .
آسان تر.
بازگشت
انتقام گرفتن
برگشتن
برگشتن ، بازگشتن
Let's get back to the video : برگردیم سره ویدیو - بیا ادامه ی ویدیو رو ببینیم
برگشتن مخصوصا به خانه یا مکان کار
کلمات دیگر: