زمان گذشته ی فعل: arise، برخاست، ر داد، روی داد
arose
زمان گذشته ی فعل: arise، برخاست، ر داد، روی داد
انگلیسی به فارسی
زمان گذشته ساده فعل Arise
به وجود آمد، برخاستن، رخ دادن، بلند شدن، برامدن، طلوع کردن، قیام کردن
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: past tense of arise.
• arose is the past tense of arise.
Past Participle: arisen
جملات نمونه
1. hossein arose to greet the professor
حسین بلند شد که به استاد ادای احترام کند.
2. smoke arose from the fire
دود از آتش بلند می شد.
3. a wooden house arose in the horizon
یک خانه ی چوبی در افق پدیدار شد.
4. this morning i arose at five
امروز بامداد،ساعت پنج برخاستم.
5. his disinclination to reading arose early in life
بی میلی او به کتاب خواندن از همان اوایل عمرش آغاز شد.
6. the smell of kebbab arose and filled the house
بوی کباب متصاعد شد و خانه را فراگرفت.
7. The mischief arose from irresponsible gossip.
[ترجمه ترگمان]این شرارت از طرف شایعات بی irresponsible بود
[ترجمه گوگل]بدبختی ناشی از شایعات غیر مسئولانه است
[ترجمه گوگل]بدبختی ناشی از شایعات غیر مسئولانه است
8. A storm arose during the night.
[ترجمه ترگمان]در طول شب طوفانی برپا شد
[ترجمه گوگل]یک طوفان در طول شب ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک طوفان در طول شب ظاهر شد
9. Before they could start a mist arose.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که هوا روشن شود، مه از جا بلند شد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها شروع به یک مه آلود می کردند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها شروع به یک مه آلود می کردند
10. The abortion arose from an accidental fall.
[ترجمه ترگمان]سقط جنین از یک سقوط تصادفی سرچشمه می گرفت
[ترجمه گوگل]سقط جنین ناشی از سقوط اتفاقی بود
[ترجمه گوگل]سقط جنین ناشی از سقوط اتفاقی بود
11. Further complications arose when the newspapers published an interview with the prisoner's family.
[ترجمه ترگمان]مشکلات بیشتری در زمانی رخ داد که روزنامه ها با خانواده متهم مصاحبه کردند
[ترجمه گوگل]زمانیکه روزنامه ها مصاحبه ای با خانواده زندانی داشتند، عوارض دیگری نیز ایجاد شد
[ترجمه گوگل]زمانیکه روزنامه ها مصاحبه ای با خانواده زندانی داشتند، عوارض دیگری نیز ایجاد شد
12. I arose early in the morning.
[ترجمه ترگمان]صبح زود از خواب بلند شدم
[ترجمه گوگل]من صبح زود صعود کردم
[ترجمه گوگل]من صبح زود صعود کردم
13. Then a wind arose, and the little sailing boat filled away.
[ترجمه ترگمان]سپس بادی به راه افتاد و قایق بادبانی کوچک از آن دور شد
[ترجمه گوگل]سپس باد بوجود آمد و قایق بادبانی کوچک پر شده بود
[ترجمه گوگل]سپس باد بوجود آمد و قایق بادبانی کوچک پر شده بود
14. Several new industries arose in the town.
[ترجمه ترگمان]چند صنعت جدید در شهر برپا شد
[ترجمه گوگل]چندین صنایع جدید در شهر رخ داده است
[ترجمه گوگل]چندین صنایع جدید در شهر رخ داده است
15. Division arose over the interpretation of the idea.
[ترجمه ترگمان]واحد از طریق تفسیر این ایده از بین رفت
[ترجمه گوگل]بخش بر مبنای تفسیر این ایده ظاهر شد
[ترجمه گوگل]بخش بر مبنای تفسیر این ایده ظاهر شد
پیشنهاد کاربران
Past form of arise : برخاسته شده
تحریک
برخاستن
روی دادن
اتفاق افتادن
روی دادن
اتفاق افتادن
حرص سیری ناپذیر برای ثروت؛ اشتیاق بی حد و حصر ، بدخواهانه برای بدست آوردن و احتکار ثروت.
نشات گرفتن
کلمات دیگر: