(قرن 16 - زنانه و مردانه) کلاه مزین به شاهپر یا جغه، کلاه زنانه کوچک و بی لبه، بوزینه دارای موی کلاله ای
toque
(قرن 16 - زنانه و مردانه) کلاه مزین به شاهپر یا جغه، کلاه زنانه کوچک و بی لبه، بوزینه دارای موی کلاله ای
انگلیسی به فارسی
کلاه زنانه کوچک و بی لبه، (جانورشناسی) بوزینه دارای موی کلاله ای
تکه، بوزینه دارای موی کلالهای، کلاه زنانه کوچک و بی لبه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a small close-fitting, usu. brimless woman's hat.
• small round close-fitting hat; long woolen cap
جملات نمونه
1. The ermine toque was alone; she smiled more brightly than ever.
[ترجمه ترگمان]کلاه پوست قاقم تنها بود و بیش از همیشه لبخند می زد
[ترجمه گوگل]تکه تکه ای تنها بود؛ او لبخند زد خیلی بیشتر از همیشه
[ترجمه گوگل]تکه تکه ای تنها بود؛ او لبخند زد خیلی بیشتر از همیشه
2. O teclado na tela de toque simplifica escrever mensagens e configurar contas.
[ترجمه ترگمان]O na tela toque simplifica mensagens e e contas
[ترجمه گوگل]O teclado na tela de toque simplifica escrever mensagens e configurar contas
[ترجمه گوگل]O teclado na tela de toque simplifica escrever mensagens e configurar contas
3. She was wearing the ermine toque she'd bought when her hair was yellow.
[ترجمه ترگمان]کلاه پوستی قاقم بر سر داشت و زمانی که موهایش زرد بود، آن را خریده بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدنی موی سرش بود که وقتی موهایش زرد بود خریداری کرد
[ترجمه گوگل]او پوشیدنی موی سرش بود که وقتی موهایش زرد بود خریداری کرد
4. And now an ermine toque and a gentleman in grey met just in front of her.
[ترجمه ترگمان]اکنون یک کلاه پوست قاقم بر سر داشت و کلاهی خاکستری بر سر داشت که درست مقابل او دیده می شد
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر یک قیچی صاف و یک نجیب زاده در خاکستری فقط در مقابل او ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر یک قیچی صاف و یک نجیب زاده در خاکستری فقط در مقابل او ملاقات کرد
5. It can measure the revolution, toque, power and oil consumption of the engine.
[ترجمه ترگمان]این روش می تواند انقلاب، toque، قدرت و مصرف نفت را اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]این می تواند انقلاب، قدرت، و مصرف روغن موتور را اندازه گیری کند
[ترجمه گوگل]این می تواند انقلاب، قدرت، و مصرف روغن موتور را اندازه گیری کند
6. As a child she learned cooking at her grandmother's side, and, indeed, a toque was born.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کودک آشپزی را در کنار مادربزرگش یاد گرفت و، در واقع، toque به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کودک، او را در کنار مادربزرگش پخت و پز، و در واقع، یک توله متولد شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کودک، او را در کنار مادربزرگش پخت و پز، و در واقع، یک توله متولد شد
7. Besides, constant current and choppingand triangle - wave driving method were adopted to improve the toque performance.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، روش رانندگی جریان پیوسته و choppingand برای بهبود عملکرد toque بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، جریان ثابت و ریزش و مثلث - روش رانش موج برای بهبود عملکرد چرخش به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، جریان ثابت و ریزش و مثلث - روش رانش موج برای بهبود عملکرد چرخش به کار گرفته شد
8. The design concept of the relative frequency amplitude ratio and the relative frequency width of toque motor stiffness of electro-hydraulic servo valve are proposed.
[ترجمه ترگمان]مفهوم طراحی نسبت دامنه فرکانس نسبی و عرض فرکانس نسبی stiffness موتور toque پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]مفهوم طراحی نسبت دامنه فرکانس نسبی و عرض فرکانس نسبی سفتی موتور سیکل سروو سوپاپ الکترو هیدرولیک پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]مفهوم طراحی نسبت دامنه فرکانس نسبی و عرض فرکانس نسبی سفتی موتور سیکل سروو سوپاپ الکترو هیدرولیک پیشنهاد شده است
پیشنهاد کاربران
کلاه ( زمستانی )
کلمات دیگر: