کلمه جو
صفحه اصلی

blockhead


معنی : ادم خرف و بی هوش
معانی دیگر : کله خر، احمق، بی کله

انگلیسی به فارسی

آدم خرف و بی‌حواس، بی‌کله


کلاهبرداری، ادم خرف و بی هوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a stupid or dull person; oaf.
مترادف: dolt, dullard, numskull, oaf
مشابه: ass, clod, dope, dunce, dunderhead, fool, half-wit, idiot, knucklehead, moron, sap, simpleton

• stupid person
if you call someone a blockhead, you mean that they are stupid; an informal word.

مترادف و متضاد

ادم خرف و بی هوش (اسم)
blockhead

جملات نمونه

1. That blockhead delivered the wrong box!
[ترجمه ترگمان]! اون احمق جعبه اشتباه رو تحویل داد
[ترجمه گوگل]این سر و صدا جعبه اشتباه را تحویل داد!

2. There are blockheads among the critics too.
[ترجمه ترگمان]در میان منتقدان هم blockheads وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان منتقدان نیز سر و صدا وجود دارد

3. He is a blockhead, and has no idea about how to express his feelings.
[ترجمه ترگمان]او احمق است و هیچ نمی داند چطور احساسات خود را بیان کند
[ترجمه گوگل]او یک سر و صدا است و هیچ ایده ای در مورد چگونگی ابراز احساساتش ندارد

4. At first, "block head"was only a verb; for a long time, "blockhead" becomes a noun later.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، \"سر بلوکی\" تنها یک فعل بود؛ برای مدتی طولانی، \"احمق\" به اسم یک اسم تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]ابتدا 'block head' فقط یک فعل بود؛ برای مدت زمان طولانی، 'blockhead' بعدها اسم می شود

5. I do not give way to blockhead!
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم احمق باشم!
[ترجمه گوگل]من به سر و صدا نکردم

6. A learned blockhead is a greater blockhead than an ignorant one.
[ترجمه ترگمان]احمق دانشمند احمق، احمق تر از یک احمق نادان است
[ترجمه گوگل]یک سر و صدا آموخته یک سرکوب بزرگتر از یک نادان است

7. Jill is such a blockhead that the flunked every course as a freshman.
[ترجمه ترگمان]جیل هم احمق به نظر می رسه که سال اول سال اول سال تم وم شده
[ترجمه گوگل]جییل چنین سرگردانی است که هر دوره را به عنوان یک دانش آموز تازه وارد می کند

8. Arnold is a blockhead if I ever saw one.
[ترجمه ترگمان] آرنولد \"اگه من یکی رو دیده باشم\" احمق \"- ه\"
[ترجمه گوگل]آرنولد اگر من تا به حال یکی از آنها را دیدم، منفی است

9. You are such a blockhead, I shall have to keep on at you for another hour.
[ترجمه ترگمان]این قدر احمق هستید که یک ساعت دیگر به شما نگاه خواهم کرد
[ترجمه گوگل]شما چنین سر و صدایی دارید، من باید مجبور شوم در ساعت دیگر صبر کنم

10. Blockhead! He should know it's impossible to make it at one stroke.
[ترجمه ترگمان]کله پوک احمق! او باید بداند که در یک حمله غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]انفجار او باید بداند که این یک امتحان غیرممکن است

11. Though I have been always a blockhead, I have not been always a rascal.
[ترجمه ترگمان]اگر چه من همیشه احمق بوده ام، من همیشه یک آدم رذل نیستم
[ترجمه گوگل]اگرچه من همیشه سر و صدا داشته ام، من همیشه گریخته ام

12. Why didn't you tell me earlier, you blockhead!
[ترجمه ترگمان]چرا زودتر به من نگفتی کله پوک!
[ترجمه گوگل]چرا زودتر به من ندادی

13. No man but a blockhead ever write except for money.
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی جز یک آدم احمق به جز پول نامه می نویسد
[ترجمه گوگل]هیچ مردی جز یک سر و صدا که هرگز برای پول می نوشت

14. He was rather a blockhead.
[ترجمه ترگمان]او نسبتا احمق بود
[ترجمه گوگل]او دچار سر و صدا بود

پیشنهاد کاربران

کله پوک ، بی مخ ، muscle head , مخ پنج


کلمات دیگر: