تکه تکه شدن، ذکر کردن، بطور سریع و رد خواندن
pattering
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• sound of footsteps; chattering, making small talk; gossiping
جملات نمونه
1. as he was pattering his prayers, his thoughts were on his money
همانطور که زیر لبی نماز می خواند فکرش متوجه پول هایش بود.
پیشنهاد کاربران
[پرنده شناسی]:صید با چنگال
الگو ، مدل
کلمات دیگر: