سال تحصیلی
school year
سال تحصیلی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the annual period from the beginning of a school's classes, usu. in late summer, to the end of classes and examinations, usu. in late spring.
• part of the year when school is in session
جملات نمونه
1. There are three terms in a school year.
[ترجمه رضا فاضلی] در یک سال تحصیلی سه ترم وجود دارد.
[ترجمه ترگمان]در سال تحصیلی سه دوره وجود دارد[ترجمه گوگل]در یک سال تحصیلی سه اصطلاح وجود دارد
2. The teacher retired at the completion of the school year.
[ترجمه ترگمان]معلم در پایان سال تحصیلی بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]معلم پس از پایان سال تحصیلی بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]معلم پس از پایان سال تحصیلی بازنشسته شد
3. The school year is divided into three trimesters.
[ترجمه ترگمان]سال تحصیلی به سه بخش تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی به سه دوره تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی به سه دوره تقسیم می شود
4. I'm going to relax now the school year is over.
[ترجمه ترگمان]حالا باید استراحت کنم، سال تحصیلی تم وم شده
[ترجمه گوگل]من در حال رفتن به استراحت در حال حاضر سال مدرسه تمام شده است
[ترجمه گوگل]من در حال رفتن به استراحت در حال حاضر سال مدرسه تمام شده است
5. The children perform two plays each school year.
[ترجمه ترگمان]کودکان هر سال دو بازی انجام می دهند
[ترجمه گوگل]کودکان در هر مدرسه سال دو نمایشنامه را اجرا می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان در هر مدرسه سال دو نمایشنامه را اجرا می کنند
6. In the 2000—2008 school year, $ 42 5 million was disbursed to 349085 students.
[ترجمه ترگمان]در سال تحصیلی ۲۰۰۰ - ۲۰۰۸، ۴۲ میلیون دلار به ۳۴۹۰۸۵ دانشجو پرداخت شد
[ترجمه گوگل]در سال تحصیلی 2000-2008، 42 5 میلیون دلار به 349085 دانش آموز پرداخت شد
[ترجمه گوگل]در سال تحصیلی 2000-2008، 42 5 میلیون دلار به 349085 دانش آموز پرداخت شد
7. I'm afraid that this school year is off to a shaky start.
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که امسال مدرسه به یک شروع متزلزل برود
[ترجمه گوگل]من می ترسم که این سال تحصیلی شروع به زرنگی کند
[ترجمه گوگل]من می ترسم که این سال تحصیلی شروع به زرنگی کند
8. The customary school year is 21days.
[ترجمه ترگمان]سال تحصیلی مرسوم ۲۱ روز است
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی معمولی 21 روز است
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی معمولی 21 روز است
9. This is the social event of the school year.
[ترجمه ترگمان]این رویداد اجتماعی سال تحصیلی است
[ترجمه گوگل]این رویداد اجتماعی سال تحصیلی است
[ترجمه گوگل]این رویداد اجتماعی سال تحصیلی است
10. The 1988 school year began with a sunrise breakfast and sing on the sandy shores of Lake Michigan.
[ترجمه ترگمان]سال تحصیلی ۱۹۸۸ با یک صبحانه طلوع و آواز در سواحل شنی دریاچه میشیگان آغاز شد
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی سال 1988 با صبحانه طلوع آفتاب آغاز شد و در سواحل شنی دریاچه میشیگان آواز خواند
[ترجمه گوگل]سال تحصیلی سال 1988 با صبحانه طلوع آفتاب آغاز شد و در سواحل شنی دریاچه میشیگان آواز خواند
11. The first day of a new school year, and already everything seemed old.
[ترجمه ترگمان]اولین روز یک سال تحصیلی جدید بود و همه چیز قدیمی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اولین روز سال تحصیلی جدید و در حال حاضر همه چیز قدیمی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اولین روز سال تحصیلی جدید و در حال حاضر همه چیز قدیمی به نظر می رسید
12. At the and of the school year, she packed her bags and followed Jean Ardley to her new university.
[ترجمه ترگمان]در پایان سال تحصیلی، او وسایلش را جمع کرد و به دنبال جین Ardley به دانشگاه جدیدش رفت
[ترجمه گوگل]در سال تحصیلی، او کیسه های خود را بسته بندی کرد و ژن آرللی را به دانشگاه جدیدش برد
[ترجمه گوگل]در سال تحصیلی، او کیسه های خود را بسته بندی کرد و ژن آرللی را به دانشگاه جدیدش برد
13. I can't believe that a school year could go so fast.
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه که یک سال مدرسه انقدر سریع پیش بره
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که سال تحصیلی می تواند خیلی سریع باشد
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که سال تحصیلی می تواند خیلی سریع باشد
14. Alvin was to stay behind to finish the school year.
[ترجمه ترگمان]الو ین می خواست در مدرسه بماند تا سال تحصیلی را تمام کند
[ترجمه گوگل]آلوین باید برای سال تحصیلی به عقب برگردد
[ترجمه گوگل]آلوین باید برای سال تحصیلی به عقب برگردد
پیشنهاد کاربران
سال تحصیلی
کلمات دیگر: