زبان کرنیش (که تا حدود سال 1800 در ایالت کرن وال در انگلیس تکلم می شد و با زبان های برتون و ولش قرابت نزدیک دارد)، وابسته به ~زخقگصشمم~درجنوب غربی انگلستان
cornish
زبان کرنیش (که تا حدود سال 1800 در ایالت کرن وال در انگلیس تکلم می شد و با زبان های برتون و ولش قرابت نزدیک دارد)، وابسته به ~زخقگصشمم~درجنوب غربی انگلستان
انگلیسی به فارسی
کورنوال (ایالتی در جنوب غربی انگلیس) ، کورنوالی
کورنوالیها، مردم کورنوال، زبان کورنوالی
کورنیش
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or typical of Cornwall, its people, or their ancient Celtic language.
اسم ( noun )
• : تعریف: the ancient Celtic language of Cornwall.
• pertaining to the region or people of cornwall (england)
people of cornwall (england); ancient celtic language of cornwall (spoken until late 18th century) which is now extinct
something that is cornish comes from or is connected with the county of cornwall.
people of cornwall (england); ancient celtic language of cornwall (spoken until late 18th century) which is now extinct
something that is cornish comes from or is connected with the county of cornwall.
جملات نمونه
1. This area is known as the' Cornish Riviera '.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه به \"Riviera Cornish\" معروف است
[ترجمه گوگل]این منطقه به عنوان Riviera Cornish شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این منطقه به عنوان Riviera Cornish شناخته می شود
2. An 1840 Cornish beam engine remains at the Levant mine, and is preserved by the National Trust.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۰ یک موتور پرتوی از \"کورنیش\" در معدن شام باقی ماند و از سوی بنیاد ملی نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]یک موتور پرتو کورنیوس 1840 در معدن لوانت باقی می ماند و توسط اعتماد ملی حفظ می شود
[ترجمه گوگل]یک موتور پرتو کورنیوس 1840 در معدن لوانت باقی می ماند و توسط اعتماد ملی حفظ می شود
3. Four months later, Cornish echoed the sentiment in a letter to Stewart.
[ترجمه ترگمان]چهار ماه بعد \"کورنیش\" در نامه ای به استوارت تکرار شد
[ترجمه گوگل]چهار ماه بعد، کورنیش در نامه ای به استوارت، احساساتش را تکرار کرد
[ترجمه گوگل]چهار ماه بعد، کورنیش در نامه ای به استوارت، احساساتش را تکرار کرد
4. It also translates nicely to poussin and Cornish hens.
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین به خوبی به مرغ های poussin و Cornish ترجمه می شود
[ترجمه گوگل]این نیز به سادگی به مرغ های پوینس و کورنیوس ترجمه می شود
[ترجمه گوگل]این نیز به سادگی به مرغ های پوینس و کورنیوس ترجمه می شود
5. A Cornish Coastal Footpath has been opened to give the public access to walk along the cliffs.
[ترجمه ترگمان]از Coastal ساحلی Cornish برای دادن دسترسی به مردم به راه رفتن در امتداد پرتگاه ها باز شده است
[ترجمه گوگل]یک مسیر صوفی ساحلی کرنلی برای دسترسی عمومی به راه رفتن در امتداد صخره ها باز شده است
[ترجمه گوگل]یک مسیر صوفی ساحلی کرنلی برای دسترسی عمومی به راه رفتن در امتداد صخره ها باز شده است
6. The conservative Cornish, who had not forgotten their previous grievances, had a deep affection for the Latin Liturgy.
[ترجمه ترگمان]The های محافظه کار که نارضایتی های گذشته خود را از یاد نبرده بودند، نسبت به the لاتینی مهر و محبتی عمیق داشتند
[ترجمه گوگل]کورنیش محافظه کار، که شکایت های قبلی خود را فراموش نکرده بود، برای ادای لاتین لاتین عمیق تر بود
[ترجمه گوگل]کورنیش محافظه کار، که شکایت های قبلی خود را فراموش نکرده بود، برای ادای لاتین لاتین عمیق تر بود
7. Rob Small rides the winter Cornish surf; holy tampons in the water!
[ترجمه ترگمان]راب کوچک برای موج سواری در زمستان، آب مقدس در آب!
[ترجمه گوگل]راب کوچک سواری در زمستان Cornish گشت و گذار؛ تامپون مقدس در آب!
[ترجمه گوگل]راب کوچک سواری در زمستان Cornish گشت و گذار؛ تامپون مقدس در آب!
8. As with Cornish tin the profits were creamed by the London capitalists who financed a good many undertakings.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مورد قلع Cornish برای سرمایه داران لندن به دست آورده شد، سرمایه داران لندن تعهدات بسیاری را تامین مالی کردند
[ترجمه گوگل]همانند قلع کورنیش، سرمایه گذاران لندن سود خود را به دست آورده اند که بسیاری از شرکت ها را تامین می کند
[ترجمه گوگل]همانند قلع کورنیش، سرمایه گذاران لندن سود خود را به دست آورده اند که بسیاری از شرکت ها را تامین می کند
9. He invented the Cornish engine, a beam engine of Brobdingnagian proportions used mainly for pumping water out of tin mines.
[ترجمه ترگمان]او موتور Cornish را اختراع کرد، یک موتور پرتوی از proportions Brobdingnagian که به طور عمده برای پمپاژ آب از معادن قلع استفاده می شد
[ترجمه گوگل]او موتور موتور کورنیش را اختراع کرد، یک موتور پرتو نسبت های Brobdingnagian که عمدتا برای پمپاژ آب از معادن قلع استفاده می شد
[ترجمه گوگل]او موتور موتور کورنیش را اختراع کرد، یک موتور پرتو نسبت های Brobdingnagian که عمدتا برای پمپاژ آب از معادن قلع استفاده می شد
10. I ate Cornish Wafers and Philadelphia cream cheese.
[ترجمه ترگمان]من Cornish wafers و پنیر خامه ای Philadelphia خوردم
[ترجمه گوگل]من وفرسهای کورنیش و پنیر کرم فیلادلفیا را خوردم
[ترجمه گوگل]من وفرسهای کورنیش و پنیر کرم فیلادلفیا را خوردم
11. The Cornish holed stone, Men-an-Tol, is reputed to cure a variety of afflictions, particularly of a rheumatic nature.
[ترجمه ترگمان]سنگ holed \"Cornish\" (Cornish holed)که مرد به نام \"Tol\" است به درمان انواع بیماری ها، به ویژه سرطان روماتیسمی مشهور است
[ترجمه گوگل]سنگهای کورنیش هوده شده، Men-an-Tol، برای درمان انواع بیماری ها، به ویژه از طبیعت روماتیسمی مشهور است
[ترجمه گوگل]سنگهای کورنیش هوده شده، Men-an-Tol، برای درمان انواع بیماری ها، به ویژه از طبیعت روماتیسمی مشهور است
12. I teamed up with peter Cornish who was one of the key divers who master-minded the recovery of Halifax W104
[ترجمه ترگمان]من با پیتر Cornish هم کاری کردم که یکی از غواصان کلیدی بود که بر بازیابی هالیفاکس W۱۰۴ متمرکز بود
[ترجمه گوگل]من با پت کورنیش همکاری کردم که یکی از غواصان کلیدی بود که از بازیابی Halifax W104
[ترجمه گوگل]من با پت کورنیش همکاری کردم که یکی از غواصان کلیدی بود که از بازیابی Halifax W104
13. The idiosyncrasies of the certificates make Cornish towns exceptionally difficult to characterise.
[ترجمه ترگمان]خصیصه های ذاتی این گواهی ها، شهره ای \"کورنیش\" را می سازند که برای توصیف آن ها بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]خصوصیات این گواهینامهها شهرها را به طور اسرارآمیز دشوار می کند
[ترجمه گوگل]خصوصیات این گواهینامهها شهرها را به طور اسرارآمیز دشوار می کند
14. The north Cornish coast is rocky, and climbing the rocks was a constant challenge and excitement.
[ترجمه ترگمان]ساحل Cornish شمالی سنگی است و بالا رفتن از صخره یک چالش و هیجان همیشگی است
[ترجمه گوگل]ساحل شمال کورنیش سنگی است و صعود سنگ ها یک چالش و هیجان ثابت است
[ترجمه گوگل]ساحل شمال کورنیش سنگی است و صعود سنگ ها یک چالش و هیجان ثابت است
پیشنهاد کاربران
مرغ کورنیش
کلمات دیگر: