کلمه جو
صفحه اصلی

bodega


(در نواحی اسپانیایی نشین امریکا) مغازه ی بقالی، شراب فروشی، میخانه

انگلیسی به فارسی

(در نواحی اسپانیایی نشین آمریکا) مغازه‌ی بقالی، شراب‌فروشی، میخانه


بگو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: in Hispanic communities, a small grocery store, occasionally combined with a wine shop.

- On her way home, she stopped for milk at the corner bodega.
[ترجمه ترگمان] در راه بازگشت به خانه، برای خوردن شیر در یک مغازه کوچک توقف کرد
[ترجمه گوگل] در راه خانه، او برای شیر در گوشه متوقف شد bodega

(2) تعریف: a warehouse for the storage of wine.

• small food shop, delicatessen; wine store in spanish speaking countries; wine cellar

جملات نمونه

1. The bodega has used this clone to graft the rest of the vineyards it has acquired over the years.
[ترجمه ترگمان]The از این کپی استفاده کرده است که بقیه تاکستان های آن را بیش از چند سال به دست آورده است
[ترجمه گوگل]بداگا از این کلون استفاده کرده است تا بقیه تاکستان هایی را که طی سال ها به دست آورده اند، پیاز کنند

2. It was Gehry who designed the bodega in Pitt's Normandy-style Beverly Hills chateau.
[ترجمه ترگمان]این گاری بود که the را در کاخ نورماندی به سبک Beverly بورلی هیلز طراحی کرد
[ترجمه گوگل]این جری بود که بوتا را در تپه بورلی هیلز، نرماندی پیت طراحی کرد

3. Furthermore, since 2001 The bodega cultivate 100 Ha of Organic vineyards.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، از سال ۲۰۰۱ The ۱۰۰ ها تاکستان های ارگانیک پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از سال 2001 بیدگا 100 هکتار از تاکستان های آلی را کشت می کند

4. In South Ozone Park, where a bodega owner was shot in the face duringarobbery Monday, shopkeepersthesedays assume the worst.
[ترجمه ترگمان]در پارک Ozone جنوبی، جایی که صاحب یک bodega در روز دوشنبه در آن به ضرب گلوله کشته شد، shopkeepersthesedays بدترین نتیجه را در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]در پارک جنوبی اوزون، که در آن صاحب یک بداگ در روز دوازدهم به صورت صورت گرفته، صاحبان مغازه ها بدترین شرایط را می پذیرند

5. Bodega Manriquez is one of the main brands of Casaverdi, a wine company of Chile. Besides the distribution in Chile, the wines are exported to England, America and Japan.
[ترجمه ترگمان]Bodega Manriquez یکی از معروف ترین مارک های of، شرکت شراب شیلی است علاوه بر توزیع در شیلی، این شرابه ای به انگلستان، آمریکا و ژاپن صادر می شوند
[ترجمه گوگل]Bodega Manriquez یکی از مارک های اصلی Casaverdi، شرکت شراب شیلی است علاوه بر توزیع در شیلی، شراب ها به انگلستان، امریکا و ژاپن صادر می شود

6. In South Ozone Park, where a bodega owner was shot in the face during a robbery on Monday, shopkeepers these days assume the worst.
[ترجمه ترگمان]در پارک Ozone جنوبی، جایی که صاحب bodega در روز دوشنبه در طی یک دزدی مورد اصابت گلوله قرار گرفت، مغازه داران این روزها بدترین شکل را فرض می کنند
[ترجمه گوگل]در پارک جنوب اوزون، که در آن روز یک صاحب بداگ در روز یکشنبه سرقت می کرد، مغازه داران این روزها بدترین شرایط را می پذیرند

7. The Bodega has modern winemaking installations.
[ترجمه ترگمان]The تاسیسات winemaking مدرن دارد
[ترجمه گوگل]Bodega دارای تأسیسات مدرن شراب سازی است

8. A notable example occurs just after the fire has started in a gasoline station at Bodega Bay, near the harbour.
[ترجمه ترگمان]مثال قابل توجهی درست بعد از شروع آتش سوزی در یک پمپ بنزین در خلیج Bodega در نزدیکی لنگرگاه رخ می دهد
[ترجمه گوگل]مثال قابل توجهی درست پس از شروع آتش در یک ایستگاه بنزین در خلیج بیدگا، نزدیک بندر اتفاق می افتد

9. It was available at a moment's notice, purchased at a bodega or wrangled a vending machine.
[ترجمه ترگمان]در یک لحظه در دسترس بود و یک دستگاه خودکار فروش و یا یک دستگاه خودکار فروش را خریداری کرده بود
[ترجمه گوگل]در یک لحظه در دسترس بود، در یک bodega خریداری شده و یا یک دستگاه تلوان متوقف شد

10. South Dakota architect came in and restored the historic Bodega Saloon and several other Deadwood buildings.
[ترجمه ترگمان]معمار داکوتای جنوبی وارد شد و سالن تاریخی Bodega و چندین ساختمان مسکونی دیگر را مرمت کرد
[ترجمه گوگل]معمار داکوتای جنوبی وارد سالن های تاریخی Bodega و چندین ساختمان دیگر در Deadwood شد

11. For a real foodie adventure, check out Brooklyn Fare (brooklyn fare. com), a bodega turned high-end restaurant where the chef turns out nightly tasting menus inside his glass-enclosed kitchen.
[ترجمه ترگمان]برای یک ماجراجویی واقعی، هزینه بروکلین را بررسی کنید (کرایه brooklyn را ببینید) com)، یک رستوران \"bodega\" به رستورانی سطح بالا تبدیل شد که در آن آشپز غذای شبانه را در آشپزخانه خود که در enclosed قرار داشت، به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]برای یک ماجراجویی واقعی غذایی، از Brooklyn Fare (Brooklyn Fare com)، Bodega به رستوران فوق العاده ای تبدیل شوید که آشپز در آشپزخانه شیشه ای خود، منوهای طعم شبانه را به نمایش می گذارد

12. Havingentered the U. S. under dubious circumstances and without working papers, shelived with family members for some time, eking out an income braiding hair andthen working in a bodega in the Bronx.
[ترجمه ترگمان]زیر لب گفت: اس تحت شرایط مشکوک و بدون مقالات کاری، shelived با اعضای خانواده برای مدتی، یک موی بافته با درآمد را از بین برد، و در یک bodega در برانکس کار کرد
[ترجمه گوگل]پس از وارد شدن به U S تحت شرایط مشکوک و بدون کارنامه، که مدتها با اعضای خانواده نگهداری می شود، از موهای بافتنی درآمد کسب می کند و پس از آن در یک کاردستی در برونکس کار می کند

13. There are already plans for a cowshed in St Moritz and a bodega in northern Spain.
[ترجمه ترگمان]قبلا برای گاو دانی در سنت موریتز و a در شمال اسپانیا برنامه هایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه های برای یک گاو در St Moritz و یک Bodega در شمال اسپانیا وجود دارد

14. We rented a little cottage on a river up in northern California, near Bodega Bay.
[ترجمه ترگمان]یک کلبه کوچک را در یک رودخانه در شمال کالیفرنیا، نزدیک خلیج Bodega اجاره کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک کلبه کوچک را در یک رودخانه در شمال کالیفرنیا، نزدیک خلیج بیدگا اجاره کردیم

15. The technological development of wine production reaches perhaps its highest point in our wine - making bodega.
[ترجمه ترگمان]توسعه تکنولوژیکی تولید شراب به بالاترین نقطه خود در bodega wine می رسد
[ترجمه گوگل]توسعه تکنولوژیکی تولید شراب به احتمال زیاد بالاترین نقطه در شراب سازی ما bodega است

پیشنهاد کاربران

فروشگاه محلی

Body=بدن


کلمات دیگر: