حیرت زده، متعجب
shocked
انگلیسی به فارسی
بهت زده، تکان دادن، ترساندن، توده کردن، تکان سخت خوردن، دچار هراس سخت شدن، هول و هراس پیدا کردن
انگلیسی به انگلیسی
• deeply upset, greatly distressed; stunned; offended
جملات نمونه
1. he was shocked and dismayed by what he saw
آنچه که دیده بود او را شوکه و بیمناک کرد.
2. i was shocked by the impropriety of the man's action
از ناشایستگی عمل آن مرد یکه خوردم.
3. they were shocked that morality has fallen to such depths
آنها از این که اخلاقیات به چنین ورطه ای افتاده است یکه خوردند.
4. the killing of those children shocked everyone
قتل آن کودکان همه را تکان داد.
5. the news of his death shocked me
خبر فوت او مرا شوکه کرد.
6. I was shocked by the realization of what I had done.
[ترجمه ترگمان]از درک کاری که کردم شوکه شدم
[ترجمه گوگل]من از تحقق آنچه که انجام داده بودم شوکه شدم
[ترجمه گوگل]من از تحقق آنچه که انجام داده بودم شوکه شدم
7. I'm not easily shocked,but his deed was too disgusting.
[ترجمه ترگمان]به راحتی شوکه نشدم، اما کار او خیلی منزجر کننده بود
[ترجمه گوگل]من به راحتی نمی ترسم، اما اعمال او بیش از حد منزجر کننده بود
[ترجمه گوگل]من به راحتی نمی ترسم، اما اعمال او بیش از حد منزجر کننده بود
8. The local community was shocked by the murders.
[ترجمه ترگمان]جامعه محلی از این قتل ها شوکه شد
[ترجمه گوگل]جامعه محلی از قتل ها شوکه شد
[ترجمه گوگل]جامعه محلی از قتل ها شوکه شد
9. She was taken to hospital, apparently amnesiac and shocked.
[ترجمه ترگمان]او به بیمارستان برده شد، ظاهرا شوکه شده بود و شوکه شده بود
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان منتقل شد، ظاهرا آمنیاز و شوکه شد
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان منتقل شد، ظاهرا آمنیاز و شوکه شد
10. He was so shocked that he could hardly bring out a word.
[ترجمه ترگمان]چنان یکه خورده بود که به زحمت می توانست کلمه ای بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]او چنان شوکه شده بود که به سختی می توانست یک کلمه را بیابد
[ترجمه گوگل]او چنان شوکه شده بود که به سختی می توانست یک کلمه را بیابد
11. He had old-fashioned ideas and was easily shocked.
[ترجمه ترگمان]او ایده های قدیمی داشت و به آسانی شوکه می شد
[ترجمه گوگل]او ایده های قدیمی داشت و به راحتی شوکه شد
[ترجمه گوگل]او ایده های قدیمی داشت و به راحتی شوکه شد
12. His mother was shocked at the news.
[ترجمه ترگمان]مادرش از شنیدن این خبر شوکه شد
[ترجمه گوگل]مادرش در اخبار شوکه شد
[ترجمه گوگل]مادرش در اخبار شوکه شد
13. The stunt brought shocked gasps from the audience.
[ترجمه ترگمان]این شیرین کاری باعث تعجب حضار شد
[ترجمه گوگل]این شیرین کاری موجب شد تا مخاطبان شوخی کند
[ترجمه گوگل]این شیرین کاری موجب شد تا مخاطبان شوخی کند
14. I was deeply shocked by Jo's death.
[ترجمه ترگمان]از مرگ جو خیلی شوکه شدم
[ترجمه گوگل]من عمیقا از مرگ جو بودم
[ترجمه گوگل]من عمیقا از مرگ جو بودم
15. Her overt sexuality shocked cinema audiences.
[ترجمه ترگمان]تمایلات جنسی آشکار او مخاطبان سینما را شوکه کرد
[ترجمه گوگل]سلیقه ای که در آن ظاهر شد، مخاطبان سینما را تکان داد
[ترجمه گوگل]سلیقه ای که در آن ظاهر شد، مخاطبان سینما را تکان داد
پیشنهاد کاربران
حیرت زده - تعجب کرده
تعجب کرد.
حیرت زده شد.
شوکه شد.
حیرت زده شد.
شوکه شد.
شوکه شدن. آخه فعل که نیست.
. It is not verb. It is adjective
adj هستش و نوعی از احساسات رو نشون میده که معنیش تعجب کردن و شکه شدن است
شوکه شده
بهت زده ، شوکه شده
به کسی که شوک وارد شده باشد
شکه شدن.
مثلا :شکه شدم i was shocked
با کلمه surprise هم معنی هستش اما suprise حالت مثبت داره و کلمه shocked حالت منفی
مثلا :شکه شدم i was shocked
با کلمه surprise هم معنی هستش اما suprise حالت مثبت داره و کلمه shocked حالت منفی
این کلمه صفت adj. هستش . . . .
کاربر Tabasom که نوشتید I was shocked. و shocked را فعل تعریف کردید پس
Was چیه ؟؟ در این جمله was فعل هست که گذشته am هستش ( در این جمله )
# اول_تحقیق_ بعد_ نظر
کاربر Tabasom که نوشتید I was shocked. و shocked را فعل تعریف کردید پس
Was چیه ؟؟ در این جمله was فعل هست که گذشته am هستش ( در این جمله )
# اول_تحقیق_ بعد_ نظر
یکه خوردم
- Shock به معنای شکه کردن که فعل هستش و گذشته اش میشهshocked
- اما Shocked یک صفت هست به معنای شکه، بهت زده
- اما Shocked یک صفت هست به معنای شکه، بهت زده
کلمات دیگر: