شهروند سالخورده، بازنشسته، پیرانسال
senior citizen
شهروند سالخورده، بازنشسته، پیرانسال
انگلیسی به فارسی
شهروند سالخورده، بازنشسته، پیرانسال
شهروند درجه یک
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an elderly person, esp. one who is past the usual retirement age of sixty-five.
• elderly person, person of retirement age
a senior citizen is a person who is old enough to receive an old-age pension.
a senior citizen is a person who is old enough to receive an old-age pension.
جملات نمونه
1. Many senior citizens have been though two world wars.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان سالمند هر چند دو جنگ جهانی داشته اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهروندان ارشد هر دو جنگ جهانی دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهروندان ارشد هر دو جنگ جهانی دارند
2. Discounts are available for senior citizens.
[ترجمه ترگمان]Discounts برای شهروندان ارشد در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]تخفیف برای شهروندان ارشد در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]تخفیف برای شهروندان ارشد در دسترس هستند
3. Many senior citizens have very few visitors from one week to the next.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان ارشد از یک هفته تا هفته بعد تعداد بسیار کمی بازدید می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهروندان ارشد از یک هفته تا چند سال دیگر تعداد زیادی بازدید کننده دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهروندان ارشد از یک هفته تا چند سال دیگر تعداد زیادی بازدید کننده دارند
4. As a senior citizen, he is allowed to audit university classes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شهروند ارشد، او مجاز به حسابرسی کلاس های دانشگاه است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شهروند ارشد، او مجاز است تا کلاس های دانشگاه را بررسی کند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شهروند ارشد، او مجاز است تا کلاس های دانشگاه را بررسی کند
5. There is a special activity programme geared towards senior citizens, and children will enjoy the weekly Punch and Judy shows.
[ترجمه ترگمان]برنامه فعالیت ویژه ای برای شهروندان سالمند در نظر گرفته شده است و کودکان از برنامه های هفتگی پانچ و جودی بهره مند خواهند شد
[ترجمه گوگل]یک برنامه فعالیت ویژه برای افراد سالخورده وجود دارد و کودکان از نمایشهای پانچ و جودی در هفته لذت خواهند برد
[ترجمه گوگل]یک برنامه فعالیت ویژه برای افراد سالخورده وجود دارد و کودکان از نمایشهای پانچ و جودی در هفته لذت خواهند برد
6. Most senior citizens also lack coverage for prescription drugs and dental care, which are not covered by Medicare.
[ترجمه ترگمان]اکثر شهروندان مسن همچنین فاقد پوشش داروهای تجویزی و مراقبت های پزشکی هستند که تحت پوشش مدیکر نیستند
[ترجمه گوگل]اکثر شهروندان ارشد نیز پوشش برای داروهای تجویزی و مراقبت های دندانپزشکی را ندارند که توسط Medicare پوشش داده نمی شوند
[ترجمه گوگل]اکثر شهروندان ارشد نیز پوشش برای داروهای تجویزی و مراقبت های دندانپزشکی را ندارند که توسط Medicare پوشش داده نمی شوند
7. Senior citizens groups may also provide an untapped fund of skilled helpers.
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است گروه های شهروندان ارشد، صندوقی دست نخورده از دستیاران ماهر فراهم کنند
[ترجمه گوگل]گروه های شهروندی ارشد ممکن است یک صندوق خالی از کمک های ماهرانه را نیز ارائه دهند
[ترجمه گوگل]گروه های شهروندی ارشد ممکن است یک صندوق خالی از کمک های ماهرانه را نیز ارائه دهند
8. Popular with senior citizens and the motor-coach touring set, the Heritage Plantation is billed as an Americana theme park and arboretum.
[ترجمه ترگمان]\"Heritage\" مشهور با شهروندان سالمند و the که در تور motor قرار دارد، به عنوان یک پارک تفریحی آمریکایی و \"باغ\" آمریکا در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]میراث میراث پرطرفدار با شهروندان سالخورده و موتور تورهای توریستی، به عنوان پارک تمدن آمریکانا و باغ وحش شناخته می شود
[ترجمه گوگل]میراث میراث پرطرفدار با شهروندان سالخورده و موتور تورهای توریستی، به عنوان پارک تمدن آمریکانا و باغ وحش شناخته می شود
9. Three Republican candidates addressed a group of 500 senior citizens concerning tax cuts.
[ترجمه ترگمان]سه نامزد جمهوری خواه به گروهی متشکل از ۵۰۰ شهروند ارشد در رابطه با کاهش مالیات اشاره کردند
[ترجمه گوگل]سه نامزد جمهوریخواه به گروهی از 500 شهروند ارشد درباره کاهش مالیات اشاره کردند
[ترجمه گوگل]سه نامزد جمهوریخواه به گروهی از 500 شهروند ارشد درباره کاهش مالیات اشاره کردند
10. Priority for assistance will be given to senior citizens, disabled and single parent families.
[ترجمه ترگمان]اولویت برای کمک به شهروندان سالمند، معلولین و خانواده های تک سرپرست داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]اولویت کمک به افراد سالخورده، معلولین و خانواده های تک نفره داده می شود
[ترجمه گوگل]اولویت کمک به افراد سالخورده، معلولین و خانواده های تک نفره داده می شود
11. Senior citizens eat lunch there every day.
[ترجمه ترگمان]شهروندان ارشد هر روز در آنجا ناهار می خورند
[ترجمه گوگل]شهروندان ارشد هر روز غذا می خورند
[ترجمه گوگل]شهروندان ارشد هر روز غذا می خورند
12. There are reductions for children, senior citizens and pre-booked parties.
[ترجمه ترگمان]برای کودکان، شهروندان ارشد و احزاب قبل از رزرو، کاهش وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کودکان، افراد سالخورده و احزاب که قبلا رزرو شده اند، کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]برای کودکان، افراد سالخورده و احزاب که قبلا رزرو شده اند، کاهش می یابد
13. The course costs £ or £ for senior citizens, students and the unemployed.
[ترجمه ترگمان]هزینه این دوره برای شهروندان، دانشجویان و افراد بی کار در این دوره ۳ هزار پوند هزینه دارد
[ترجمه گوگل]دوره هزینه � یا � برای شهروندان سابق، دانش آموزان و بیکاران
[ترجمه گوگل]دوره هزینه � یا � برای شهروندان سابق، دانش آموزان و بیکاران
14. The senior citizen prohibited that sees the diarrhea to use the antidiarrheal.
[ترجمه ترگمان]شهروند ارشد ممنوع شد که اسهال را برای استفاده از the ببیند
[ترجمه گوگل]شهروند ارشد ممنوع است که اسهال را می بیند تا از ضددردی استفاده کند
[ترجمه گوگل]شهروند ارشد ممنوع است که اسهال را می بیند تا از ضددردی استفاده کند
پیشنهاد کاربران
بزرگ خاندان
افراد پیر و سالخورده شهر
شهر وند ارشد
شهروند سالمند
کهنسال
شهروند سالمند
کهنسال
senior - شخص سالمند، بخصوص کسی که از کار بازنشسته شده. برای اجتناب از اینکه بگویند آنها پیر هستند، از این عبارت استفاده می شود.
an older person, especially someone who has retired from work.
People often call someone a ‘senior citizen’ to avoid saying that they are old.
an older person, especially someone who has retired from work.
People often call someone a ‘senior citizen’ to avoid saying that they are old.
فرد ریش سفید به تعریف عوام، فرد نام اور، کد خدا، فرد بزرگ محله
فرد سالخورده
کلمات دیگر: