کلمه جو
صفحه اصلی

polling day

انگلیسی به فارسی

روز رای گیری


انگلیسی به انگلیسی

• polling day is the day on which people vote in an election.

جملات نمونه

1. With a week to go until polling day, the Conservatives are still behind in the polls.
[ترجمه ترگمان]با یک هفته تا روز رای گیری، محافظه کاران هنوز در نظرسنجی ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]با گذشت یک هفته تا روز رای گیری، محافظه کاران هنوز در نظرسنجی ها عقب هستند

2. Vote Smith/Labour on polling day!
[ترجمه ترگمان]رای دادن به اسمیت \/ کار در روز رای گیری!
[ترجمه گوگل]رای دادن اسمیت / کار در روز رای گیری!

3. Good weather on polling day should ensure a good turnout.
[ترجمه ترگمان]هوای خوب در روز رای گیری باید از مشارکت خوب برخوردار شود
[ترجمه گوگل]آب و هوای خوب در روز رای گیری باید یک شرکت خوب را تضمین کند

4. Rioting broke out just three days before polling day.
[ترجمه ترگمان]شورش سه روز پیش از روز رای گیری آغاز شد
[ترجمه گوگل]فقط سه روز قبل از روز رای گیری به رعب و وحشت افتاد

5. On polling day itself, the worst unemployment figures for 30 years were announced.
[ترجمه ترگمان]در روز رای گیری، بدترین آمار بیکاری برای ۳۰ سال اعلام شد
[ترجمه گوگل]در روز انتخابات خود، بدترین بیکاری برای 30 سال اعلام شد

6. There again, I always get gloomy just before polling day.
[ترجمه ترگمان]من همیشه قبل از روز رای گیری افسرده میشم
[ترجمه گوگل]دوباره وجود دارد، من همیشه قبل از روز رای گیری دلتنگ می شوم

7. The document appeared in the press shortly before polling day and swung many votes against MacDonald.
[ترجمه ترگمان]این سند کمی قبل از روز رای گیری در مطبوعات ظاهر شد و بسیاری از آرا را در مقابل مک دونالد قرار داد
[ترجمه گوگل]این سندی در روز قبل از روز رای گیری در مطبوعات ظاهر شد و بسیاری از آراء علیه مک دونالد را رد کرد

8. Prior to polling day the government announced a new package of economic stimulants including public works expenditure and tax cuts.
[ترجمه ترگمان]پیش از رای گیری روز رای گیری، دولت بسته جدیدی از محرک های اقتصادی از جمله هزینه های عمومی و کاهش مالیات را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]پیش از روز رای گیری، دولت یک بسته جدید از محرک های اقتصادی را شامل هزینه های عمومی و کاهش مالیات اعلام کرد

9. Immediately prior to polling day the Alliance played the extremist card.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله قبل از روز رای گیری، اتحاد با کارت افراط گرایی بازی کرد
[ترجمه گوگل]بلافاصله قبل از روز رای گیری، اتحادیه کارت افراطی را بازی کرد

10. On polling day, the Information Ministry estimated turnout at 85 percent.
[ترجمه ترگمان]وزارت اطلاعات در روز رای گیری حضور در میزان ۸۵ درصد را برآورد کرد
[ترجمه گوگل]در روز انتخابات، وزارت اطلاعات، میزان حضور مردم را در 85 درصد اعلام کرد

11. Mr Berisha promised before polling day to respect the verdict of the international observers.
[ترجمه ترگمان]آقای Berisha قبل از روز رای گیری قول داد که به رای ناظران بین المللی احترام بگذارد
[ترجمه گوگل]آقای بریشا قبل از روز رای گیری وعده داده بود که رأی ناظران بین المللی را احترام کند

12. Polling day is 30 May.
[ترجمه ترگمان]روز رای گیری ۳۰ می است
[ترجمه گوگل]روز رای گیری 30 مه است

13. The gap between candidates usually narrows nearer to polling day.
[ترجمه ترگمان]فاصله میان نامزدها معمولا به روز رای گیری نزدیک تر می شود
[ترجمه گوگل]شکاف بین نامزدها معمولا نزدیک به روز رای گیری محدود می شود

14. Vote ( for ) Smith / Labour on polling day!
[ترجمه ترگمان]رای (برای)اسمیت \/ کارگر در روز رای گیری!
[ترجمه گوگل]رای دادن (برای) اسمیت / کار در روز رای گیری!

پیشنهاد کاربران

روز انتخابات که همانelection day می باشد.


کلمات دیگر: