1. The doctor is sure he will pull through.
[ترجمه محبوبه] دکتر مطمئن است که او زنده خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]دکتر مطمئن است که این کار را خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دکتر مطمئن است که او از بین خواهد رفت
2. Everyone was very concerned whether he would pull through or not.
[ترجمه فریده] همه نگران بودند که آیا او زنده می ماند یا خیر
[ترجمه ترگمان]همه نگران بودند که آیا ممکن است این کار را بکند یا نه
[ترجمه گوگل]هر کس بسیار نگران بود که آیا او را می کشند یا نه
3. The doctor says that Mrs. Chester will pull through.
[ترجمه ترگمان]دکتر میگه که خانم چس تر از پسش بر میاد
[ترجمه گوگل]دکتر می گوید خانم چستر از بین می رود
4. His injuries are severe but he's expected to pull through.
[ترجمه ترگمان]جراحات او شدید است اما انتظار دارد که از آن عبور کند
[ترجمه گوگل]جراحات او شدید است، اما انتظار می رود که از آن عبور کند
5. The doctors think she will pull through.
[ترجمه ترگمان]دکترها فکر می کنند که او این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]پزشکان فکر می کنند او از بین خواهد رفت
6. He'll soon pull through in the hospital.
[ترجمه ترگمان]به زودی تو بیمارستان از بین میره
[ترجمه گوگل]او به زودی در بیمارستان از بین می رود
7. It's going to be tough but we'll pull through it together.
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته اما با هم از پسش بر میایم
[ترجمه گوگل]این دشوار خواهد بود اما ما از هم جدا خواهیم شد
8. Santamour wondered if they might pull through.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که آیا ممکن است آن ها از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]سانتامور فکر کرد اگر آنها ممکن است از آن عبور کنند
9. But I think the pentas, which will pull through a milder winter, may need to be replaced.
[ترجمه ترگمان]اما من فکر می کنم که pentas، که از یک زمستان ملایم تر عبور می کند، ممکن است نیاز به جایگزین شدن داشته باشد
[ترجمه گوگل]اما من فکر می کنم پنتوس که از طریق یک زمستان خفیف تر می شود، ممکن است جایگزین شود
10. Somehow she helped them pull through.
[ترجمه ترگمان]یه جورایی بهشون کمک کرد تا رد بشن
[ترجمه گوگل]به هر حال او به آنها کمک کرد تا از آن عبور کنند
11. The patient won't pull through, I'm afraid.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه بیمار دوام نخواهد آورد
[ترجمه گوگل]بیمار از بین نمی رود، من می ترسم
12. We are trying to pull through the toughest time of the semester.
[ترجمه ترگمان]ما سعی داریم سخت ترین زمان ترم را طی کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حال تلاش برای کشیدن سخت ترین زمان ترم است
13. I think the little girl will pull through this time.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم این دختر کوچولو این دفعه کشیده بشه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم دختر کوچولوی این زمان را می کشد
14. His self-assurance enabled him to pull through difficulties.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس او باعث شد که او مشکلات را حل کند
[ترجمه گوگل]اطمینان خود او را قادر ساخت تا از طریق مشکلات از بین برود