کلمه جو
صفحه اصلی

let it be


بگذارید باشد

جملات نمونه

1. Don't brood too much and just let it be. You will finally have what you should.
[ترجمه ترگمان]زیاد فکر نکن و فقط بذار باشه بالاخره کاری که باید بکنی رو خواهی داشت
[ترجمه گوگل]بیش از حد پرورش ندهید و فقط اجازه دهید آن را داشته باشد در نهایت آنچه شما باید انجام دهید

2. I'm not surprised you feel ill - let it be a warning to you!
[ترجمه ترگمان]- تعجبی نداره که تو احساس بدی می کنی - بذار بهت هشدار بدم!
[ترجمه گوگل]من تعجب نمی کنم که احساس بدی کنید - بگذارید آن هشداری برای شما باشد!

3. Never let it be said that the manager doesn't know how to motivate his players.
[ترجمه ترگمان]هرگز نباید گفته شود که مدیر نمی داند چگونه به بازیکنان خود انگیزه دهد
[ترجمه گوگل]هرگز اجازه ندهید که گفته شود مدیر نمی داند چگونه انگیزه بازیکنانش را داشته باشد

4. The Prime Minister has let it be known that he is against it.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر به این مساله اطلاع داده که مخالف آن است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر اجازه داده است که بداند که وی علیه آن است

5. Don't touch that wasp. Let it be.
[ترجمه ترگمان]به اون زنبور دست نزن بذار باشه
[ترجمه گوگل]این لقمه را لمس نکنید بیایید

6. I let it be known that I was not happy about the decision that had been made.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدم که از تصمیمی که گرفته بودم خوشحال نبودم
[ترجمه گوگل]اجازه دادم بفهمم که من در مورد تصمیماتی که گرفته بود خوشحال نشدم

7. The President has let it be known that he does not intend to run for election again.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به این مساله اطلاع داده که قصد شرکت مجدد در انتخابات را ندارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور اجازه داده است که بداند که او قصد ندارد دوباره به انتخابات برگردد

8. Farrar let it be known that he saw nothing wrong with the proposed solutions.
[ترجمه ترگمان]Farrar به او اطلاع دادند که هیچ چیز اشتباهی در مورد راه حل های پیشنهادی نمی بیند
[ترجمه گوگل]Farr اجازه می دهد تا شناخته شده است که او هیچ چیز اشتباه با راه حل های پیشنهادی را دیدم

9. And let it be assumed that as an alternative he might choose unchanged productivity which has left everyone employed.
[ترجمه ترگمان]و اجازه دهید فرض شود که به عنوان یک جایگزین، می تواند بهره وری بدون تغییر را انتخاب کند که همه را به کار گرفته باشد
[ترجمه گوگل]و اجازه دهید فرض شود که به عنوان یک جایگزین او ممکن است بهره وری بدون تغییر را انتخاب کند که همه کار را ترک کرده است

10. "Please let it be him,'' said Sara, keeping her fingers crossed for luck.
[ترجمه ترگمان]سارا در حالی که انگشتانش را برای خوش شانسی نگه می داشت گفت: خواهش می کنم بذار خودش باشه
[ترجمه گوگل]سارا گفت: «لطفا اجازه دهید او باش، نگه داشتن انگشتانش برای موفقیت

11. Let it be, I thought, still trying to calm myself down.
[ترجمه ترگمان]در حالی که هنوز سعی می کردم خودم را آرام کنم، فکر کردم: بذار باشه
[ترجمه گوگل]فکر کردم، هنوز هم سعی دارم خودم را آرام کنم

12. Feinstein has let it be known that she is considering entering the race for governor.
[ترجمه ترگمان]Feinstein به او اطلاع داده است که در نظر دارد وارد مسابقه ریاست جمهوری شود
[ترجمه گوگل]فاینشتاین اجازه می دهد تا شناخته شود که او در نظر دارد وارد مسابقه برای فرماندار شود

13. Cheap swimming goggles fit Whopperbears but don't let it be tempted to go sub-aqua!
[ترجمه ترگمان]- عینک ارزان - عینک ارزان، اما نذار وسوسه بشه که با زیردریایی بره
[ترجمه گوگل]عینک آفتابی عینک مناسب Whopperbears اما اجازه دهید آن را وسوسه به زیر آب!

14. Let it be agreed that the doctrine is anomalous.
[ترجمه ترگمان]بگذارید موافقت شود که این دکترین غیر عادی است
[ترجمه گوگل]اجازه دهید به توافق برسیم که این دکترین بی نظیر است

15. If there must be trouble, let it be in my day, that my child may have peace. Thomas Paine
[ترجمه ترگمان]اگر مشکلی وجود داشته باشد، بگذارید در روز من باشد، که ممکن است دخترم آرامش داشته باشد توماس پین
[ترجمه گوگل]اگر مشکل وجود داشته باشد، اجازه بدهید آن را در روز من باشد، که فرزند من ممکن است صلح داشته باشد توماس پین

پیشنهاد کاربران

قابل نداره

بی خیال شو, وا بده, کوتاه بیا, بذار برو, ولش کن

عامیانش همونه که تتلو میگه:
بذار تو حال خودم باشم. . .

رها کن


کلمات دیگر: