• dressed very well, wearing very nice clothing
dressed to kill
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The young woman is dressed to kill.
[ترجمه ترگمان]زن جوان برای کشتن لباس می پوشد
[ترجمه گوگل]زن جوان برای کشتن لباس می پوشد
[ترجمه گوگل]زن جوان برای کشتن لباس می پوشد
2. He is dressed to kill with no place to go.
[ترجمه ترگمان]اون لباس پوشیده که جای دیگه ای برای رفتن نداره
[ترجمه گوگل]او برای کشتن هیچ جایی برای رفتن ندارد
[ترجمه گوگل]او برای کشتن هیچ جایی برای رفتن ندارد
3. Erica, who had been dressed to kill when he got to the flat, had agreed.
[ترجمه ترگمان]اریکا، که وقتی به آپارتمان رسید، لباس پوشیده بود، موافقت کرده بود
[ترجمه گوگل]اریکا، که لباس هایش را به قتل رساند وقتی که به تخت آمد، موافقت کرد
[ترجمه گوگل]اریکا، که لباس هایش را به قتل رساند وقتی که به تخت آمد، موافقت کرد
4. I need you, you want him, dressed to kill we live in sin.
[ترجمه ترگمان]من به تو احتیاج دارم، تو اون رو می خوای، لباس پوشیدن که ما در گناه زندگی کنیم
[ترجمه گوگل]من به تو نیاز دارم، او را می خواهی، لباس پوشیدنش را می گیریم، ما در گناه زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]من به تو نیاز دارم، او را می خواهی، لباس پوشیدنش را می گیریم، ما در گناه زندگی می کنیم
5. In fact, my husband says I look dressed to kill.
[ترجمه ترگمان]در واقع، شوهرم میگه من لباس پوشیدم که بکشمش
[ترجمه گوگل]در واقع، شوهرم می گوید من لباس پوشیدن برای کشتن دارم
[ترجمه گوگل]در واقع، شوهرم می گوید من لباس پوشیدن برای کشتن دارم
6. In fact, my husband says I looked look dressed to kill.
[ترجمه ترگمان]در واقع، شوهرم میگه شبیه لباس پوشیدن بودم
[ترجمه گوگل]در واقع، شوهرم می گوید من نگاه کردم لباس پوشیدن برای کشتن
[ترجمه گوگل]در واقع، شوهرم می گوید من نگاه کردم لباس پوشیدن برای کشتن
7. Lorna is always dressed to kill on Sunday.
[ترجمه ترگمان]لورنا \"همیشه لباس می پوشید برای کشتن\" روز یکشنبه
[ترجمه گوگل]لورنا همیشه در یک روز لباس پوشیدن دارد
[ترجمه گوگل]لورنا همیشه در یک روز لباس پوشیدن دارد
8. Look, Martha was dressed to kill!
[ترجمه Sima. L] ببین، مارتا خیلی خوشتیپ شده!
[ترجمه ترگمان]ببین \"مارتا\" برای کشتن لباس پوشیده بود[ترجمه گوگل]ببین، مارتا کشته شد
9. Betty came to the party dressed to kill and she certainly was the centre of attention.
[ترجمه ترگمان]بتی به مهمانی آمد که لباس پوشیده بود و مسلما مرکز توجه بود
[ترجمه گوگل]بتی به حزب لباس پوشیدن برای کشتن آمد و او قطعا مرکز توجه بود
[ترجمه گوگل]بتی به حزب لباس پوشیدن برای کشتن آمد و او قطعا مرکز توجه بود
10. Brenda Rawnsley, dressed to kill, with money borrowed from the bank, and flew across the Channel.
[ترجمه ترگمان]برندا Rawnsley لباس پوشیده بود و پول را از بانک قرض گرفته بود و از کانال خارج شد
[ترجمه گوگل]برندا Rawnsley، لباس پوشیدن به قتل، با پول قرض گرفته شده از بانک، و پرواز در سراسر کانال
[ترجمه گوگل]برندا Rawnsley، لباس پوشیدن به قتل، با پول قرض گرفته شده از بانک، و پرواز در سراسر کانال
11. Winner of G 4 Video Game Vixen for Dressed to Kill even though she hardly wears anything.
[ترجمه ترگمان]برنده ۴: برنده بازی ویدیویی G ۴ برای کشتن اگر چه او به سختی می تواند چیزی بپوشد
[ترجمه گوگل]برنده G 4 بازی ویدئویی برای Dressed Kill حتی اگر او به سختی چیزی می پوشد
[ترجمه گوگل]برنده G 4 بازی ویدئویی برای Dressed Kill حتی اگر او به سختی چیزی می پوشد
12. She was dressed to kill.
[ترجمه ترگمان] اون برای کشتن لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او برای کشتن لباس پوشید
[ترجمه گوگل]او برای کشتن لباس پوشید
13. In her black velvet cocktail dress, Elaine Russell was dressed to kill.
[ترجمه ترگمان]در لباس مخمل مشکی، \"الین راسل\" لباس برای کشتن پوشیده بود
[ترجمه گوگل]ایلین راسل در لباس کوکتل مخمل سیاهی خود لباس پوشید تا کشته شود
[ترجمه گوگل]ایلین راسل در لباس کوکتل مخمل سیاهی خود لباس پوشید تا کشته شود
14. She was in the spot - light at the party because she was dressed to kill.
[ترجمه ترگمان]اون تو مهمونی بود چون برای کشتن لباس پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او در نقطه ای بود - نور در حزب، زیرا او لباس پوشیدن برای کشتن بود
[ترجمه گوگل]او در نقطه ای بود - نور در حزب، زیرا او لباس پوشیدن برای کشتن بود
پیشنهاد کاربران
عجب تیپی!
شیک و پیک
لباسهات منو کشته
ته خوشتیپ بودن
پوشیدن بهترین لباس
خیلی شیک کردن
شیک پوش شدن
لباس هات منو گشته
شیک پوش شدن
لباس هات منو گشته
خوشتیپ کردن , شیک کردن
# The young man is dressed to kill
# The woman was dressed to kill when I saw her at the concert last week
# The young man is dressed to kill
# The woman was dressed to kill when I saw her at the concert last week
He dressed to kill
( جوری لباس پوشیده که کشته بده )
یعنی خیلی خوشتیپ شده، خیلی جذاب شده. . .
( جوری لباس پوشیده که کشته بده )
یعنی خیلی خوشتیپ شده، خیلی جذاب شده. . .
کلمات دیگر: