کلمه جو
صفحه اصلی

get head around

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح ) : فهمیدن، سردراوردن، یادگرفتن از چیزی که سخت بوده.

https://idioms. thefreedictionary. com/get head around

فهمیدن یه موضوع چالشی یا گیج کننده
درک درستی از چیزی بدست آوردن

هضم کردن
مثلا یک اتفاق را هضم کنم، یا آن اتفاق ناگوار را درک کنم
( که فکر کنم بیشتر برای مواقع سخت یا اتفاقات بد و دشوار استفاده بشه. )

What you understand about something


کلمات دیگر: